سؤال:
لعان چه جایگاهی در فقه اسلامی دارد و کاربرد آن چیست؟ فتوای رهبرری در این زمینه چیست؟
پاسخ:
«لعان» به معنای دور کردن از خود و راندن است، و این در مواردی است که مرد همسر خود را متهم به زنا یا نفی ولد کند، و زن ادعا دارد فرزند از آنِ شوهرش میباشد. وقتی لعان تحقق یافت، قاضی، بین آن دو جدایی میاندازد به گونهای که برای همیشه بر یگدیگر حرام میشوند. بعد از این جدایی زن باید برای ازدواج مجدد، عده نگهدارد. در شرایط مختلف، زن باید عدههای متفاوتی داشته باشد و در جایی مانند لعان که نکاح با فسخ(نه طلاق) از بین میرود، گفتهاند که عدۀ چنین زنانی همانند زنان مطلقه است؛ یعنی به اندازۀ سه طُهر(پاکی از خون حیض) باید عده نگهدارند.(1)
در خصوص سؤال یاد شده در فتاوای معظم له چیزی نیافتیم ولی با توجه به رساله امام راحل مطالبی در این زمینه حضورتان ارسال می گردد:
اگر کسى مسلمانى را متّهم به فحشا کند، ولى شاهد نداشته باشد، بر متّهم کننده هشتاد ضربه شلّاق به عنوان حدّ «قذف» زده مىشود. «2»
اگر مردى همسر خود را متهم به فحشا کند یا کودکى را که از همسرش متولّد شده فرزند خود نداند، ولى زن ادعاى شوهر را تکذیب و انکار نماید، باید نزد حاکم شرع بروند و در حضور او، «لعان» کنند.
کیفیت لعان به این ترتیب است:
1- هر دو در حضور حاکم شرع، به حالت قیام مى ایستند.
2- مرد پس از تکرار ادعاى خود، چهار بار مىگوید: «اشْهِدُ بِاللَّهِ انّى لَمِنَ الصَّادِقینَ فیما قُلتُ»؛ یعنى: خدا را گواه مىگیرم که در ادعاى خود (نسبت به زنا یا نفى ولد) صادق و راستگو هستم.
3- سپس یک بار مىگوید: «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَىَّ انْ کُنْتَ مِنَ الْکاذِبینَ»؛ یعنى: اگر در ادعاى خود دروغگو باشم، لعنت خدا بر من باد.
4- اگر زن ادعاى مرد را قبول نداشته باشد، چهار بار مىگوید: «اشْهِدُ بِاللَّهِ انّهُ لَمِنَ الکاذِبینَ فى مَقالَتِهِ»؛ یعنى: خدا را گواه مىگیرم که او (شوهر) در ادعاى خود دروغگواست.
5- آن گاه مىگوید: «انَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَىَّ انْ کانَ مِنَ الصَّادِقینَ»؛ یعنى: اگر او در ادعاى خود راستگو باشد، خشم خدا بر من باشد. «3»
آثار لعان:
اگر لعان باشروط مقرّر و به طور صحیح، انجام پذیرد و حاکم شرع به صحّت آن حکم دهد، آثار ذیل را به دنبال خواهد داشت:
1- به هم خوردن عقد نکاح و جدایى بین زن و شوهر (بدون طلاق)؛
2- حرمت ابدى، یعنى: آن زن و مرد هیچ گاه به یکدیگر حلال نمىشوند، حتى با عقد مجدّد.
این دو اثر در هر «لعان»- چه در قذف باشد و چه در نفى ولد- وجوددارد.
3- در لعان، براى قذف، حدّ قذف از مرد و حدّ زنا از زن ساقط مىگردد. پس اگر مرد به دنبال قذف، لعان کرد، ولى زن از لعان خوددارى نمود، مرد از حدّ قذف نجات مىیابد و به زن حدّ زنا زده مىشود؛ زیرا لعان مرد به منزله چهار شاهد عادل است.
4- در لعان براى نفى ولد، نسبت بین آن بچه و مرد و خویشاوندان او قطع مىشود و از همدیگر ارث نمىبرند، ولى نسبت میان بچه ومادرش و خویشاوندان او قطع نمىشود و از همدیگر ارث مىبرند. «4»
پی نوشت:
1- به نقل از سایت اسلام کوئست
2- تحریر الوسیله، ج 2، ص 474- 476، مسائل 3، 2 و 4.
3- تحریرالوسیله، ج 2، ص 361 و 362، مسائل 11- 15.
4- همان، ص 362، مسأله 16.