امام خمینی در کتاب تقریرات فلسفه به مناسبتی درباره روش تبلیغی و تعلیمی امام سجاد(ع) و مقایسه آن با روش تعلیمی و تبلیغی امام صادق(ع) میفرماید:
«حضرت زینالعابدین علیه السلام با آن عملش بشر را تعلیم داده و مىدهد و چقدر این ادعیه که شاید از مختصات شیعه باشد، براى بشر مفید است؛ ... اگر چه آنها همان دعا را که مىخواندند و با خدا مناجات مىکردند، در حقیقت با خداى خودشان مناجات داشتند، ولى اگر ما خوب بنگریم، براى ما پند است.
مىتوان گفت: حضرت زینالعابدین علیه السلام کمتر از حضرت صادق علیه السلام ترویج دین ننموده است و عصر آن حضرت علیه السلام گرچه طورى بوده که ممکن نبود حضرتش کسى را دعوت به دین نماید و حتى از حضرتش یک نفر مسأله سؤال نمىکرد، اما در همان حال که در خانه خود نشسته، نیمه شبها با خدا مناجات مىکرده و این مناجات که به دست مردم مىرسید، مورد انتفاع قرار مىگرفت.
در معارف، بهترین و مؤثرترین آثار حضرات، همان ادعیه شان است؛ چون وقتى که حضرات جواب سؤال مردم را مى دادند ناچار بودند که طبق متفاهم عرفى و افق عقل مردم تکلم نمایند؛ زیرا آنچه از معارف که به حضرت صادق علیه السلام رسیده است، با چندین درجه تنزل هم، حضرت نمىتواند آن را به مردم عادى منتقل کند، ولى چون توجه ادعیه به خداست آنچه که حق مطلب است ادا فرمودهاند و آداب ذلّ عبودیت و عزّ ربوبیت را مراعات فرموده اند، و مى توان گفت:
ادعیه، همان قرآن صاعد است و قرآن، قرآن نازل است که روى قرآن و خطابش به مردم بوده و تنزل کرده، ولى روى ادعیه الى اللَّه مىباشد، و در نتیجه انبیا و ائمه علیهم السلام فعلًا هم داعى به حق هستند، چنانکه در زمان خودشان هم داعى به حق بودند.[1]»
[1] - تقریرات فلسفه، ج3، ص368