[عیون أخبار الرضا علیه السلام] جَعْفَرُ بْنُ نُعَیْمِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ:
ما رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام جَفَا أَحَداً بِکَلَامِهِ قَطُّ وَ مَا رَأَیْتُ قَطَعَ عَلَی أَحَدٍ کَلَامَهُ حَتَّی یَفْرُغَ مِنْهُ وَ مَا رَدَّ أَحَداً عَنْ حَاجَةٍ یَقْدِرُ عَلَیْهَا وَ لَا مَدَّ رِجْلَیْهِ بَیْنَ یَدَیْ جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ وَ لَا اتَّکَأَ بَیْنَ یَدَیْ جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ شَتَمَ أَحَداً مِنْ مَوَالِیهِ وَ مَمَالِیکِهِ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ تَفَلَ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ یُقَهْقِهُ فِی ضَحِکِهِ قَطُّ بَلْ کَانَ ضَحِکُهُ التَّبَسُّمَ وَ کَانَ إِذَا خَلَا وَ نُصِبَتْ مَائِدَتُهُ أَجْلَسَ مَعَهُ عَلَی مَائِدَتِهِ مَمَالِیکَهُ حَتَّی الْبَوَّابِ وَ السَّائِسِ وَ کَانَ علیه السلام قَلِیلَ النَّوْمِ بِاللَّیْلِ کَثِیرَ السَّهَرِ یُحْیِی أَکْثَرَ لَیَالِیهِ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَی الصُّبْحِ وَ کَانَ کَثِیرَ الصِّیَامِ فَلَا یَفُوتُهُ صِیَامُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ فِی الشَّهْرِ وَ یَقُولُ ذَلِکَ صَوْمُ الدَّهْرِ وَ کَانَ علیه السلام کَثِیرَ الْمَعْرُوفِ وَ الصَّدَقَةِ فِی السِّرِّ وَ أَکْثَرُ ذَلِکَ یَکُونُ مِنْهُ فِی اللَّیَالِی الْمُظْلِمَةِ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُ رَأَی مِثْلَهُ فِی فَضْلِهِ فَلَا تُصَدِّقُوهُ [1] .
ترجمه:
عیون اخبارالرضا: ابراهیم بن عباس میگوید:
- [1]عیون اخبار الرضا علیهالسلام،ج ۲ ص ۱۸۴.
خیلی ها آرزو دارند فرزندف همسر، دوست، رئیس، همسایه و ... صالح داشته باشند و برای رسیدن به این آرزو دعا می کنند و از دیگران هم می خواهند که برایشان دعا کنند.
تلاش افراد در انسان صالح شدن و یافتن او، بسته به شناخت ویژگی های فرد صالح دارد.
در پاسخ به سؤال که چه کسی فرد صالح است از رسول گرامی اسلام که از جانب خدای مهربان سخن می گوید، روایتی نقل شده که با هم آن را می خوانیم:
رسول خدا صلی الله علیه و آله :
یا عَلیُّ وَ لِلصّالِحِ ثَلاثُ عَلاماتٍ:
ای علی! انسان صالح سه نشانه دارد:
[1] - میراث حدیث شیعه، ج 2، ص 35، ح 122
18 سال است از شهر دیالمه با سن 99 سالگی پیاده به زیارت اربعین می آید.
آری عشق چنین است.
دریافت
مدت زمان: 55 ثانیه
وقتی به برخی در خصوص گناهانی که مرتکب می شوند تذکر می دهیم می گوید:
این مسأله شخصی است و به شما ربطی ندارد.
نمونه این جمله هنگام تذکر به بی حجاب، روزه خوار، قانون شکنان و محرم و نامحرم نشناسها و... می شنوید.
براستی آیا گناهان افراد، مسأله شخصی است؟
برای پاسخ به این سوال باید قید شخصی بودن توضیح داده شود و بعد بررسی شود که آیا گناهان یاد شده و مشابهش چه اندازه در تعریف قرار می گیرد.
منظور از شخصی بودن چیزی این است که آن چیز، ارتباطی با دیگران ندارد، حق فردی است، اجتماعی محسوب نمی شود، عمومی نیست، مالکیت و انتفاع فردی دارد و دیگران چنین حقی ندارند.
با بررسی گناهان، می بینیم که به دلیل تاثیر گذاری آنها بر هم افراد جامعه و اطرافیان و اجتماع و در معرض عمومی بودن، و تخریب محیط و حقوق سایرین، اتفاقا این گناهان، شخصی محسوب نمی شود.
تازه اگر این گناهان شخصی بود،خداوند به انسان مؤمن دستور نمی داد دربرابر گناهان عکس العمل نشان دهند.
در طول تاریخ امر به معروف و نهی از منکر بوده و این نشان می دهد که گناهان افراد فقط جنبه فردی ندارد بلکه مثل یک ویروس واگیردار، انسان ها و محیط سالم را خراب و وضعیت بدان جامعه را بدتر می کند.
جالب است بدانید نظام موجود در عالم ، نظام ارتباطی است که به احسن وجه بوجود آمده و هر رفتاری و کرداری بر کل عالم تاثیر می گذارد.
مثلاً دروغ هم فرد را خراب می کند هم دیگران را و هم ساکنان آسمانها و فرشتگان را آزار می دهد.
به این فرموده رسول گرامی اسلام دقت کنید:
المومن اذا کذب بغیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش فیلعنه حمله العرش[1].
آن گاه که شخص مومن، بدون عذر دروغ گوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت می کنند و از قلب او بوی گندی بیرون میآید که به عرش میرسد؛ آن گاه حاملان عرش الاهی نیز او را لعن میکنند.
گناهکار نمی داند که او در وهله اول توهین به خدا می کند و در مراتب پایین تر، به بندگان و موحدان درگاه ربوبی جسارت می کند.
اگر بندگان الهی به گناهکار تذکر ندهند، نشان می دهد که از خدا و اوامر او حمایتی ندارند و این خلاف توحیدعملی است.
محمد علی فتحی
[1] - مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۸۶، ح ۱۰۲۹۱.
چندی پیش دلنوشته دختر یک طلبه که در کانال فقاهت منتشر شده است موجب ناراحاتی و تعجب دوستاران روحانیت گردید.
اخیرا سایت فقاهت و دوستان فعال در آن موضوع عدم ضرورت لباس روحانیت را با شگرد های مختلف طرح کرده اند.
یکی از این روش ها استفاده از احساسات خانواده های طلاب خصوصا فرزندان طلبه برای دردسر ساز بودن این لباس - که به تعبیر مقام معظم رهبری قلعه ای است که هنوز دشمن آن را نتوانسته فتح کند- است.
در پاسخ به این دلنوشته عرض می کنیم:
۱. اتفاق ناخوشایندی که برای این دختر پیش آمده جزو نوادر محسوب می شود.
۲. با یک واقعة ما، اصل یک قضیه کلیه( لباس مقدس روحانیت) را که در طول تاریخ تاثیرگذارترین بوده، نمی شود نفی کرد.
۳. کاش این دختر عزیزم متوجه می شد که در کنار این همه هجمه به روحانیت، قداست و جایگاه پدرعالم از پدر جاهل بالاتر است.
قال تعالی: أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ۗ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ (الزمر:۹)
آیا (چنین کسی با ارزش است یا) کسی که در ساعات شب در حال سجده و قیام به عبادت مشغول است و از عذاب آخرت می ترسدو به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانی که می دانند باکسانی که نمی دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر می شوند»
دخترم! دختران ناآگاه همکلاسی شما، جاهلانی از فرزندان جاهلان بودند و مقایسه خودتان به عنوان فرزند عالم، با فرزند جاهل دون شأن شماست.
۴. مهم این است که انسان از چشم خدا نیفتند.
به قول سعدی:
گر من از چشم همه خلق بیفتم سهل است
تو میندازه که مخذول تو را ناصر نیست
۵. دخترم بجای اینکه غصه متلک ها را بخوری، از پدرت حمایت کن و روشنگری نما و پشت پدرت را بگیر و بدان که خوبان همیشه در معرض یاوه گویی جاهلان بوده اند و صبر دربرابر این ناملایمات بی اجر نخواهد بود.
وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ لَا نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ (القصص:۵۵)
و هرگاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روی می گردانند و می گویند:
«اعمال ما از آنِ ماست و اعمال شما از آن خودتان. سلام بر شما (سلام وداع). ما خواهان جاهلان نیستیم. »
۶. دخترم مگر تعداد کسانی که توهین به شما و پدرتان می کنند چند نفرند؟ آیا تعداد بیشماری کسانی که به احترام پدرتان شما را اکرام می کنند را ملاحظه فرموده اید؟
۷. اما مدیران محترم کانال فقاهت بجای طرح وقایع تلخ اتفاق افتاده که یک امر طبیعی در جریان تبلیغ دین محسوب می شود، به بیان جایگاه رفیع تبلیغ و مشکلات و مصائب این راه و ارائه راهکار بپردازند نه اینکه از احساسات یک دختر مظلوم برای پیش برد اهداف خود یعنی حذف لباس روحانیت، اقدام نمایند.
مگر به دختر بزرگترین مبلغ دین حضرت صدیقه کبری و زینب الکبری و سایر مخدرات اهل البیت علیهم السلام توهین نکردند؟!
۸. در آخر به مدیران محترم کانال فقاهت توصیه امیرالمؤمنین(ص) را یادآور می شوم:
کَلامُکُمْ یُوهِیَ الصُّمَّ الصِّلابَ، وَ فِعْلُکُمْ یُطْمِعُ فِیکُمُ الاْعْدَاءَ!(خطبه۲۹نهج البلاغه)
سخنان (داغ) شما، سنگ هاى سخت را درهم مى شکند، ولى اعمال (سُست) شما دشمنانتان را به طمع مى اندازد.
محمد علی فتحی
تحولات اخیر عراق اگرچه به ادعای تطاهرکنندگان در اعتراض به سیاست اقتصادی دولت وقت است ولی شعارها و مطالبات لیدرها و فعالان اصلی ورای این را نشان می دهد.
جریان صهیونیسم و آمریکائیها و سعودی ها و بعثی ها با شکست از جبهه مقاومت، اینک در آستانه حماسه پیاده روی اربعین حسینی، با طیف عظیم پیروان اهل البیت علیهم السلام مواجه هستند.
تشکل عظیم و میلیونی اربعین حسینی، قدرت طرفداران خاندان عصمت را که با محور عزتمندی در همه عرصه ها شکل داده، با اندیشه های شیطانی گروه های معاند هم سو نیست.
جریان شیطانی به دلیل احساس خطر، دست به اختلاف افکنی درونی در عراق کرده تا با ایجاد نا امنی، بتواند حماسه اربعین را تحت الشعاع قرار دهد.
عدم حمایت گروه ها و احزاب سیاسی عراق از تظاهرات اخیر، نشان می دهد که قاطبه مردم عراق از تحرکات منافقان داخلی ناراضی اند.
در این بین، مرجعیت دینی شیعه و سنی با راهنمایی مردم و دعوت مردم به آرامش، می توانند جلوی دشمن را بگیرند.
محمد علی فتحی
وَ نُوحاً إِذْ نٰادىٰ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ فَنَجَّیْنٰاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ اَلْکَرْبِ اَلْعَظِیمِ وَ نَصَرْنٰاهُ مِنَ اَلْقَوْمِ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا إِنَّهُمْ کٰانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنٰاهُمْ أَجْمَعِینَ[1].
ترجمه:
و نوح را(به یادآور)هنگامى که پیش از آنها(ابراهیم و لوط)پروردگار خود را خواند،ما دعاى او را مستجاب کردیم،او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم.
و او را در برابر جمعیتى که آیات ما را تکذیب کرده بودند یارى نمودیم،چرا که آنها قوم بدى بودند،لذا همه را غرق کردیم.
تفسیر:
بعد از ذکر گوشهاى از داستان ابراهیم و لوط،به ذکر قسمتى از سرگذشت یکى دیگر از پیامبران بزرگ یعنى"نوح"پرداخته مىفرماید:"به یادآور نوح را،هنگامى که قبل از آنها(قبل از ابراهیم و لوط)پروردگار خود را خواند" و تقاضاى نجات از چنگال منحرفان بىایمان کرد(وَ نُوحاً إِذْ نٰادىٰ مِنْ قَبْلُ ).
این نداى نوح ظاهرا اشاره به نفرینى است که در سوره نوح در قرآن مجید نقل شده است آنجا که مىگوید: رَبِّ لاٰ تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکٰافِرِینَ دَیّٰاراً إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبٰادَکَ وَ لاٰ یَلِدُوا إِلاّٰ فٰاجِراً کَفّٰاراً[2] :
"پروردگارا! احدى از این قوم بىایمان را روى زمین مگذار!چرا که اگر بمانندبندگان تو را گمراه مىکنند،و نسل آینده آنها نیز جز کافر و فاجر نخواهد بود"! (
و یا اشاره به جملهاى است که در آیه ۱۰ سوره قمر آمده فَدَعٰا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ :"پروردگار خود را خواند و عرض کرد خدایا من در برابر آنها مغلوبم مرا یارى کن".
تعبیر به"نادى"که معمولا براى خواندن با صداى بلند مىآید ممکن است اشاره به این باشد که آن قدر این پیامبر بزرگ را ناراحت کردند که سرانجام فریاد کشید و براستى اگر حالات نوح را که بخشى از آن در سوره نوح آمده و بخشى در سوره هود درست بررسى کنیم مىبینیم که حق داشته فریاد بزند [3].
سپس اضافه مىکند"ما دعاى او را مستجاب کردیم و او و خانوادهاش را از آن غم و اندوه بزرگ رهایى بخشیدیم"( فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ فَنَجَّیْنٰاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ).
در حقیقت جمله"فاستجبنا"اشاره اجمالى به اجابت دعاى او است،و جمله " فَنَجَّیْنٰاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ "شرحى و تفصیلى براى آن محسوب مىشود.
در اینکه منظور از کلمه"اهل"در اینجا کیست؟در میان مفسران گفتگو است،زیرا اگر منظور خانواده او باشد،تنها بعضى از فرزندان نوح را شامل مىشود،زیرا مىدانیم یکى از فرزندانش"با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد".
همسرش نیز در خط او نبود،و اگر منظور از اهل،پیروان خاص و یاران با ایمانش باشد،بر خلاف معنى مشهورى است که اهل دارد.
اما مىتوان گفت:که اهل در اینجا معنى وسیعى دارد،هم بستگان مؤمن او را شامل مىشود و هم دوستان خاص او را،چرا که در مورد فرزند نااهلش مىخوانیم" إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ[4] ":"او از خاندان تو نیست چرا که مکتبش را از تو جدا کرده"(
به این ترتیب آنها که پیوند مکتبى با نوح داشتند در حقیقت از خانواده او محسوب مىشوند.
ذکر این نکته نیز لازم است که واژه"کرب"در لغت به معنى اندوه شدید است،و در اصل از"کرب"به معنى زیر و رو کردن زمین گرفته شده،چرا که اندوه شدید دل انسان را زیر و رو مىکند،و توصیف آن به"عظیم"،نهایت شدت اندوه نوح را مىرساند.
چه اندوهى از این بالاتر که طبق صریح آیات قرآن،۹۵۰ سال دعوت به آئین حق کرد،اما طبق مشهور میان مفسران در تمام این مدت طولانى تنها هشتاد نفر!به او ایمان آوردند [5]کار بقیه چیزى جز سخریه و استهزاء و اذیت و آزار نبود.
در آیه بعد اضافه مىکند:"ما او را در برابر قومى که آیات ما را تکذیب کردند یارى کردیم"( وَ نَصَرْنٰاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا ).
"چرا که آنها قوم بدى بودند،لذا همه آنان را غرق کردیم"(إِنَّهُمْ کٰانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنٰاهُمْ أَجْمَعِینَ).
این جمله بار دیگر تاکیدى است بر این حقیقت که مجازاتهاى الهى هرگز جنبه انتقامى ندارد،بلکه بر اساس انتخاب اصلح است،به این معنى که حق حیات و استفاده از مواهب زندگى براى گروهى است که در خط تکامل و سیر الى- اللّٰه باشند و یا اگر روزى در خط انحراف افتادند بعدا تجدید نظر کرده و بازگردند، اما گروهى که فاسدند و در آینده نیز هیچگونه امیدى به اصلاحشان نیست جز مرگ و نابودى سرنوشتى ندارند.
به کوری چشم محو کنندگان آثار شهیدان گرانقدرمان، نرم افرارنشانه را که حاوی ده هزار وصیتنامه شهیدان است نصب کنید و وصایای شهدا را در کانال و گروه ها انتشار دهید.
👌بر روی لینک کلیک کنید👇:
«نشانه(ده هزار خاطره شهدا ) شهید»