محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

۳۲۹ مطلب با موضوع «اخلاق» ثبت شده است

پاکدامنی و حیای زینب (س )

یحیی مازنی روایت کرده است :

((مدتها در مدینه در خدمت حضرت علی (ع ) به سر بردم و خانه ام نزدیک خانه زینب (س ) دختر امیرالمؤ منین (ع ) بود . به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایی از او به گوشم نرسید . به هنگامی که می خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص ) برود ، شبانه از خانه بیرون می رفت ، در حالی که حسن (ع ) در سمت راست او و حسین (ع ) در سمت چپ او و امیرالمؤ منین (ع ) پیش رویش راه می رفتند . هنگامی که به قبر شریف رسول خدا (ص ) نزدیک می شد ، حضرت علی (ع ) جلو می رفت و نور چراغ را کم می کرد . یک بار امام حسن (ع ) از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤ ال کرد ، حضرت فرمود : می ترسم کسی به خواهرت زینب نگاه کند .

شباهت زینب (س ) به پدر بزرگوار خود

مرحوم سید نورالدین جزایری (ره ) در مورد شباهت حضرت زینب (س ) به پدر بزرگوار خود چنین نوشته است :

غالبا کلیه پسر شباهت به پدر ، و دختر شباهت به مادر پیدا می کند ، به جز حضرت فاطمه زهرا(س ) : ((کانت مشیتها مشیه ابیها رسول الله و منطقها کمنطقه )) . و نیز حضرت زینب (س ) که ((منطقها کمنطق ابیها امیرالمؤ منین علیه السلام )) بود

زهد زینب (س )

زینب کبری (س ) اعلا درجه رضا و تسلیم را دارا و حایز بود . زنی که شوهرش بحرالجود ، عبدالله بن جعفر ، بود و خانه اش بعد از منزل خلفا و ملوک در درجه اول عظمت بود و ارباب حوایج همواره در آن بیت الشرف تجمع داشته و برای خدمت ، کمر بسته ، آماده و فرمانبردار بودند - با این حال برای کسب رضای خدا از همه آنها صرف نظر کرد و از مال و جاه و جلال دنیوی به کلی چشم پوشید . حتی از شوهر (البته ، با رضای او) و نیز از اولاد و خدم و حشم چشم پوشید و به کمک برادرش امام حسین (ع ) شتافت تا دین خدا را نصرت کند و برای جلب رضایت حق ، تن به اسارت داد ، تا آن که به مقامات عالیه نایل گردید

درجه محبت زینب به حسین (ع )

به نوشته بعضی مورخان ، درجه محبت زینب (س ) به امام حسین (ع ) به گونه ای بود که هر روز چند بار به دیدار حسین (ع ) می پرداخت ، سپس نماز می خواند . در روز عاشورا دو نوجوانش محمد و عون را نزد حسین (ع ) آورد و عرض کرد : ((جدم ابراهیم خلیل (ع ) از درگاه خدا قربانی را قبول فرمود ، تو نیز این قربانی را از من بپذیر ، اگر چنین نبود که جهاد و جنگ برای زنان روا نیست ، در هر لحظه هزار جان فدای جانان می کردم ، هر ساعت هزار شهادت را می طلبیدم .

نگاه به حسین (ع )

علامه جزایری در کتاب ((الخصائص الزینبیه )) می نویسد :

وقتی که حضرت زینب (س ) شیر خواه و در گهواره بود ، هر گاه برادرش حسین (ع ) از نظر او غایب می شد ، گریه می کرد و بی قراری می نمود . هنگامی که دیده اش به جمال دل آرای حسین (ع ) می افتاد ، خوشحال و خندان می شد . وقتی که بزرگ شد ، هنگام نماز قبل از اقامه ، نخست به چهره حسین (ع ) نگاه می کرد و بعد نماز می خواند.

عبادت زینب (س )

علامه شیخ شریف جواهری در کتاب ((مثیرالاحزان )) آورده که فاطمه دختر امام حسین (ع ) گوید : عمه زینب (س ) در آن شب (شب دهم محرم ) در محراب عبادتش ایستاده دعا می خواند و به خدا استغاثه می کرد ، آن شد دیدگان هیچ یک از ما به خواب نرفت و آه و ناله اش فرو ننشست . (

علاقه به نماز شب

حضرت زینب (س ) در عبادت نسخه مادر خود حضرت زهرا (س ) بود و در تمام شبها تهجد و و تلاوت قرآن را به جا می آورد .

و بعضی از صاحبان فضل گفته اند حضرت زینب (س ) برای رضای خدا در تمام تهجد و عبادت شب را ترک نکرد حتی شب یازدهم از ماه محرم .

همچنین از امام زین العابدین (ع ) نقل شده که دیدم در همان شب یازدهم محرم نماز را نشسته می خواند .

نماز شب در شب عاشورا

از فاطمه صغری ، دختر امام حسین (ع ) روایت شده که می فرمود :

((اما عمتی زینب فانها لم تزل قائمه فی تلک اللیله ، ای العاشره من المحرم فی محرابها))؛ عمه ام زینب در شب دهم محرم تا به صبح در محراب عبادتش به نماز ایستاده بود .

نماز نشسته

برخی از پژوهشگران روایت کرده اند که حضرت زین العابدین (ع ) فرمود : ((عمه ام زینب در تمام طول مسافرت از کوفه به شام نمازهای واجب و نوافلش را ایستاده می خواند و در یکی از منازل ، دیدم نشسته می خواند ، علت این کار را پرسیدم . پاسخ داد : به خاطر شدت گرسنگی و ضعف ، سه شبانه روز است که دیگر نمی توانم ایستاده نماز بخوانم (زیرا حضرت غذای خود را بین کودکان تقسیم می کرد) به خاطر اینکه دشمن به هر کدام از ما ، در شبانه روز فقط یک قرص نان می داد . ))

هر گاه انسان به دقت به حالات آن حضرت نگاه کند و توجه و انقطاع او را به خداوند متعال ببیند ، در عصمت آن حضرت تردیدی به خود راه نمی دهد و یقین می کند که آن حضرت از همان زنان پارسایی است که تمام حرکات و سکنات خود را وقف خداوند متعال نموده اند و از همین رهگذر به جایگاه رفیع و درجات بلندی که از درجات پیامبران و اوصیا حکایت می کند ، رسیده است.

التماس دعا از زینب (س )

حضرت امام حسین (ع ) در آخرین وداع خود با خواهرش زینب (س ) فرمود : ((خواهرم ! هنگام نماز شب ، مرا فراموش نکن )) .

پاسخ به مسائل دینی

از شیخ صدوق محمد بن بابویه روایت شده که زینب (س ) نایب خاص امام حسین (ع ) بود و مردم نیز در رابطه با مسائل حلال و حرام به آن حضرت مراجعه می کردند تا زمانی که امام زین العابدین (ع ) از بیماری شفا یافت .

سفارش پیامبر درباره زینب (س )

بعد از تولد زینب (س ) پیامبر (ص ) فرمود تا نوزاد را به نزدش بیاورند . آن گاه او را بوسید و در آغوش گرفت و نام او را زینب (س ) گذاشت و سپس فرمود : به شما سفارش می کنم ، و این سفارش مرا حاضران به غایبان برسانند ((این دختر را احترام کنند که همانند خدیجه کبری (س ) است )).

تجلیل علی (ع ) از زینب

زینب (س ) در مدت عمرش هفت بار مسافرت کرد . فقط سفر اول راحت و در کمال خوشی بود و آن وقتی بود که امیرالمؤ منین (ع ) از مدینه به قصد کوفه حرکت فرمود : زینب هم در رکاب پدرش بود .

علی (ع ) هم خیلی رعایت حال زینب (س ) را می کرد و از او تجلیل می فرمود ، نه از جهت اینکه که دخترش هست ، بلکه به اعتبار روحانیت و معنویت او بود ، مانند احترامی که پیغمبر (ص ) به زهرا (س ) می کرد .

سه وظیفه زینب (س )

از ویژگی های زینب (س ) در این انقلاب تاریخی و عظیم ، سه وظیفه مهم او است که با موفقیت کامل به پایان رساند . پس از شهادت امام حسین (ع ) زینب (س ) می دید بزرگترین وظیفه و مسئولیتش سه چیز است :

نخست ، از حجت خدا و امام وقت ، حضرت سجاد (ع ) حمایت کند و وی را از گزند دشمن حفظ نماید .

دوم ، پیام شهیدان را به همه جا برساند و راه آنها را دنبال کند؛ (که این مساءله از همه مهمتر بود) .

سوم ، طبق وصیت برادرش از خانواده های شهیدان و از کودکانی که پدران آنها به شهادت رسیده اند ، سرپرستی کرده و روحیه آنها را در سطحی عالی نگاه دارد(.

علاقه به امام حسین (ع )

محبت و دوستی زینب کبری (س ) به امام حسین (ع ) آن چنان بود که خواهرانش این گونه نبودند . گفته اند : این محبت و دوستی زینب (س ) از ایام و روزگار طفولیت و کودکی وی بوده ، به طوری که آرام نمی گرفت ، مگر در پهلوی امام حسین (ع ) و علیا حضرت فاطمه (س ) رسول خدا (ص ) را از آن آگاه ساخت . رسول خدا (ص ) گریه کرد و فاطمه (س ) را از مصایب و اندوه ها و گرفتاری زینب (س ) آگاه نمود .

احترام امام حسین (ع ) به زینب

در اخبار آمده که هر گاه حضرت زینب به دیدار برادرش امام حسین (ع ) می آمد ، حضرت به احترام او جلو پایش حرکت می کرد و سر پا می ایستاد و او را در جای خود می نشاند به راستی که این خود مقام عظیمی است که آن حضرت در نزد برادرش داشت ، همان گونه که او امین و امانتدار پدر ، نسبت به هدایای الهی بود .

بزرگداشت زینب (س )

علامه و مرد بسیار دانا سید جعفر ، از خویشاوندان بحرالعلوم طباطبایی ، در کتاب ((تحفه العالم )) چنین می نویسد :

((در جلالت قدر و بزرگی مقام و برتری شاءن و بزرگی حال و چگونگی او بس است آنچه در برخی از اخبار رسیده ، به اینکه زینب (س ) نزد امام حسین (ع ) در آمد و آن حضرت قرآن می خواند ، پس حضرت (چون دید زینب آمد) قرآن را بر زمین نهاد و برای اجلال و تعظیم و بزرگ داشتن او بر پای ایستاد . ))[1]

 

[1] - کتاب ، 200 داستان از فضایل مصایب و کرامات حضرت زینب علیهاالسلام عباس عزیزی، قم نشر سلسله 1378

سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین فتحی در پیش از خطبه های نماز جمعه کرج،6 دی ماه98

موضوع: راهکارهای بصیرت افزایی. برای دانلود صوت سخنرانی بر روی عنوان کلیک کنید:

راهکارهای بصیرت افزایی

امام صادق علیه السلام: 

 

إیّاکُم وهؤلاءِ الرؤساءَ الذینَ یَتَرأّسُونَ، فَوَاللّه ِ ما خَفَقَتِ النِّعالُ خَلفَ رَجُلٍ إلّا هَلَکَ وأهلَکَ. 

 

امام صادق علیه السلام:

 

 از این سران ریاست پیشه بپرهیزید ؛ زیرا به خدا سوگند که کفشها در پى مردى به صدا در نیاید مگر آن که او هلاک شود و دیگران (پیروانش) را نیز به هلاکت اندازد. 
_______________

📚الکافی: ج۲/۲۹۷ص/ح۳


 
👌نکته:

 

۱. کسی که به دنبال ریاست است دو مشکل عمده دارد:
- خودش را برتر از دیگران می داند.
- خودخواهی وجودش را گرفته است.

 

۲. عجب و استکبار دو خصلت ویرانگر هستند که ذره ای از آن، دل را خراب کرده و انسان را از چشم خدا می اندازد.

 

۳. قبول مسئولیت غیر ریاست طلبی است. عاشق ریاست به دنبال خدمت نیست بلکه به دنبال برتری جویی است.


 
۴. مسئولیت پذیری اگر خالصانه نباشد انسان را به ریاست طلبی می کشاند.

 

۵. در سنگین ترین و مهمترین مسئولیت ها انابه به درگاه ربوبی و مناجات و تضرع به درگاه خدا و کثرت یاد خدا و معاد انسان را سالم نگه می دارد.

 

✍️ محمد علی فتحی

امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

 دوامُ الْغَفْلَةِ یُعْمِى الْبَصیرَةَ.

 غفلت پیوسته، بصیرت را کور گرداند.

📚شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۲۲.

👌نکته:

۱. غفلت به معنی فراموشی جایگاه و منزلت، ارزش ها، ساحت های الهی و ساخت های انسانی است.

۲. این بیماری چون سرمایه های وجودی را تحت الشعاع قرار می دهد، و باعث تخدیر، اضمحلال و یا نابودی آنان می شود، باید مورد علاج قرار گیرد.

۳. در برخی روایات، مستی غفلت را بدتر از مستی خمر و شراب دانسته اند.

۴. انسان غافل در معرض شکار دو دشمن خطرناک است: نفس اماره و دیگری شیطان رجیم.

۵. استراتژی شیطان در مواجه با انسان، غفلت زایی است. او با ایجاد غفلت بستر گمراهی و ندیدن حق و راه مستقیم را فراهم می کند.

۶. ذکر، موعظه، مناجات، یاد مرگ سه عنصر مهم در غفلت زدایی و نیز پیشگیری از غفلت است.

۷. ادامه غفلت، کوری دل را در پی دارد و کوری دل ممکن است انسان را در برابر خدا و ولی خدا بکشاند.

۸. ذکر دائمی و انابه به درگاه ربوبی مهمترین وظیفه مؤمن است.

۹. جامعه غافل در معرض تهدید قرار دارد و معنویت، زندگی قرآنی می تواند جامعه را از غفلت دور نگه دارد.

۱۰‌. تمام تلاش دشمنان انقلاب و اسلام ایجاد بسترهای غفلت برای مردم ما است.

۱۱. نشانه ابتلا به غفلت دوری از ارزشهای الهی در تمام ابعاد زندگی است.

محمد علی فتحی

امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

حُبُّ الرِّئاسَةِ شاغِلٌ عَن حُبِّ اللّه ِ سُبحانَهُ.

امام على علیه السلام در حکمت هاى منسوب به ایشان:

 ریاستْ دوستى، از دوستى خداى سبحان باز مى دارد.

📚شرح نهج البلاغة: ۲۰ / ۳۰۷ / ۵۱۹.

نکته:

به نظر می رسد فرمایش امام ناظر بر ریاستی است که منشأش حب الدنیا و جهل بود و الا ریاست به معنای عامش که  از مصادیق آن ریاست الهی باشد که در ولایت و امامت خود را نشان می دهد نیست.

مهمترین اثر ریاست مذموم، غفلت زایی آن است. رئیس بی تقوا مشغول حفظ جایگاه، طمع، تکبر، فخر فروشی، خودمنشی و ظلم می شود و یکی از این عوامل برای نابودی ایمان او کافی است.

👌 دقت کنید:

امام صادق علیه السلام:

إیّاکُم وهؤلاءِ الرؤساءَ الذینَ یَتَرأّسُونَ، فَوَاللّه ِ ما خَفَقَتِ النِّعالُ خَلفَ رَجُلٍ إلّا هَلَکَ وأهلَکَ.

امام صادق علیه السلام:

از این سران ریاست پیشه بپرهیزید ؛ زیرا به خدا سوگند که کفشها در پى مردى به صدا در نیاید مگر آن که او هلاک شود و دیگران (پیروانش) را نیز به هلاکت اندازد.

📚 الکافی: ۲/۲۹۷/۳

 از این حدیث استفاده می شود که حتی نا خودآگاه و با رفتار اطرافیان  ریاست  طلب، اخلاق او تغییر یافته و او به خاطر  احساس  بزرگی  کاذب هم خود را در وادی  کبر می اندازد و هم دیگران را مبتلا کرده و  بیمار می کند.

چاره چیست؟

مراقبت کنیم  احساسات و  جو  حاکم از سمت دوستان و یا جامعه، ما را به سمت پذیرش  ریاست نکشاند بلکه تا  حجت  شرعی که با  عقلانیت و بر اساس  تفکر و ت عمق و  توجه و  تدبر به دست آمده برایمان تمام نشد، اقدام به پذیرش ریاست نکنیم و بعد از پذیرفتن مسئولیت،  انابه به درگاه الهی و توجه به حالات روحی خود داشته باشیم.

محمد علی فتحی

امیرالمؤمنین علی علیه السلام: 

الجَمْعُ بَیْنَ الصَّلاتَینِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ وَ التَّعقیبُ بَعدَ الغَداةِ و بَعْدَالعَصْرِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ و صِلَةُ الرَّحِمِ تَزیدُ فِى الرِّزْقِ و کَسْحُ الفَنا یَزیدُ فِى الرِّزْقِ وَمُواساةُ الأَخِ فِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ وَ البُکورِ فى طَلَبِ الرِّزقِ یَزیدُ فِىالرِّزْقِ وَ الإِسْتِغْفارُ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ وَ اسْتعِمالُ الأَمانَةِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ و قَولُ الحَقِّیَزیدُ فِى الرِّزْقِ و إِجابَةُ المُؤَذِّنِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ و تَرکُ الکَلامِ فِى الخَلاءِ یَزیدُ فِىالرِّزْقِ وَ تَرکُ الحِرْصِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ و شُکْرُ المُنْعِمِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ وَ اجْتِنابِالیَمینِ الکاذِبَةِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ وَ الوُضوءُ قَبْلَ الطَّعامِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ و أکلُ ما یَسْقُطُمِنَ الْخَوانِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ و مَن سَبَّحَ اللّهَ کُلَّ یَومٍ ثَلاثینَ مَرَّةً دَفَعَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنهُسَبعینُ نَوعا مِنَ الْبَلاءِ أیْسَرُهَا الْفَقر.

ترجمه:

دو نماز (ظهر با عصر و مغرب با عشا) را با هم خواندن، تعقیب بعد از نماز صبح وعصر، صله رحم، نظافت حریم خانه، همدردى و یارى نمودن برادر (دینى)، سحرخیزى در طلب روزى، استغفار، امانت دارى، حق گویى، اجابت دعوت مؤذن، صحبت نکردن درتوالت، ترک حرص، تشکر از ولى نعمت، پرهیز 
از قسم دروغ، شستن دست قبل از غذا، خوردن آنچه بیرون از سفره مى افتد، روزى را زیاد مى کنند و کسى که هر روز سى مرتبه خدا را تسبیح بگوید، خداى عزّوجلّ هفتاد نوع بلا را از او دور مى کند که آسانترین آن فقر است. 

-----+++++-----
📚خصال، ص ۵۰۵
 
👌نکته:

▫️خدای مهربان بخیل نیست. 
▫️ما با گناهانمان ظرفیت دریافت روزی را از بین می بریم. 
▫️بزرگان دین، چیزهایی که روزی را کم می کند بیان فرموده آمد که عمده آنها، ظلم با همه اقسام آن است.
▫️هرچه انسان با تقوا تر باشد به همان نسبت روزی اش بیش خواهد بود. 
▫️مال زیاد حتما نشانه روزی نیست. بلکه اصل روزی، بی نیازی از غیر الله و فراهم شده خواسته ها هنگام نیاز است.

✍️ محمد علی فتحی

 

 [عیون أخبار الرضا علیه السلام] جَعْفَرُ بْنُ نُعَیْمِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ:

ما رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام جَفَا أَحَداً بِکَلَامِهِ قَطُّ وَ مَا رَأَیْتُ قَطَعَ عَلَی أَحَدٍ کَلَامَهُ حَتَّی یَفْرُغَ مِنْهُ وَ مَا رَدَّ أَحَداً عَنْ حَاجَةٍ یَقْدِرُ عَلَیْهَا وَ لَا مَدَّ رِجْلَیْهِ بَیْنَ یَدَیْ جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ وَ لَا اتَّکَأَ بَیْنَ یَدَیْ جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ شَتَمَ أَحَداً مِنْ مَوَالِیهِ وَ مَمَالِیکِهِ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ تَفَلَ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ یُقَهْقِهُ فِی ضَحِکِهِ قَطُّ بَلْ کَانَ ضَحِکُهُ التَّبَسُّمَ وَ کَانَ إِذَا خَلَا وَ نُصِبَتْ مَائِدَتُهُ أَجْلَسَ مَعَهُ عَلَی مَائِدَتِهِ مَمَالِیکَهُ حَتَّی الْبَوَّابِ وَ السَّائِسِ وَ کَانَ علیه السلام قَلِیلَ النَّوْمِ بِاللَّیْلِ کَثِیرَ السَّهَرِ یُحْیِی أَکْثَرَ لَیَالِیهِ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَی الصُّبْحِ وَ کَانَ کَثِیرَ الصِّیَامِ فَلَا یَفُوتُهُ صِیَامُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ فِی الشَّهْرِ وَ یَقُولُ ذَلِکَ صَوْمُ الدَّهْرِ وَ کَانَ علیه السلام کَثِیرَ الْمَعْرُوفِ وَ الصَّدَقَةِ فِی السِّرِّ وَ أَکْثَرُ ذَلِکَ یَکُونُ مِنْهُ فِی اللَّیَالِی الْمُظْلِمَةِ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُ رَأَی مِثْلَهُ فِی فَضْلِهِ فَلَا تُصَدِّقُوهُ [1] .

 

ترجمه:

عیون اخبارالرضا: ابراهیم بن عباس می‌گوید:

  1. هرگز ندیدم حضرت رضا علیه السّلام با سخن خود کسی را برنجاند
  2. و هرگز ندیدم سخن کسی را قطع کند تا او صحبت خود را تمام می‌کرد
  3.  و هرگز محتاجی را که قدرت رفع حاجتش را داشت، رد نکرد.
  4.  هرگز پاهای خود را مقابل کسی که نشسته بود دراز نمی کرد
  5. و در مقابل کسی که نشسته بود، تکیه نمی کرد
  6.  و هرگز غلامان خود را ناسزا نمی گفت
  7.  و ندیدم که آب دهان به زمین بیندازد،
  8.  و هرگز در موقع خنده قهقهه نمی زد، بلکه خنده آن جناب تبسم بود.
  9. در خلوت سفره اش را که می‌گستردند،
  10.  غلامان خود و حتی دربان‌ها و مهتر چهارپایان را بر سفره خویش می‌نشاند.
  11.  شب‌ها کم می‌خوابید و بسیار بیدار بود.
  12.  بیشتر شب‌ها از ابتدای شب تا صبح، شب زنده دار بود.
  13.  بسیار روزه می‌گرفت.
  14.  روزه سه روز در ماه از او فوت نمی شد و می‌فرمود: این سه روز، روزه تمام عمر است.
  15. بسیار کار خیر می‌کرد
  16.  و در پنهانی صدقه می‌داد. بیشتر در شب‌های تاریک چنین کاری را می‌کرد.
  17.  هر کس بگوید که چون او کسی را از نظر مقام و شخصیت دیده است، باور نکنید.

- [1]عیون اخبار الرضا علیه‌السلام،ج ۲ ص ۱۸۴.

خیلی ها آرزو  دارند فرزندف همسر، دوست، رئیس، همسایه و ... صالح داشته باشند و برای رسیدن به این آرزو دعا می کنند و از دیگران هم می خواهند که برایشان دعا کنند.

تلاش افراد در انسان صالح شدن و یافتن او، بسته به شناخت ویژگی های فرد صالح دارد.

 در پاسخ به سؤال که چه کسی فرد صالح است از رسول گرامی اسلام که از جانب خدای مهربان سخن می گوید، روایتی نقل شده که با هم آن را می خوانیم:

رسول خدا صلی الله علیه و آله :

 یا عَلیُّ وَ لِلصّالِحِ ثَلاثُ عَلاماتٍ:

  1. یُصْلِحُ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللّه ِ تَعالی بِالْعَمَلِ الصّالِحِ
  2. وَ یُصْلِحُ دینَهُ بِالْعِلْمِ
  3. وَ یَرْضی لِلنّاسِ ما یَرْضی لِنَفْسِهِ[1]؛

ای علی! انسان صالح سه نشانه دارد:

  1.  با عمل صالح، میان خود و خداوند را اصلاح می کند،
  2. با علم، دینش را اصلاح می نماید
  3. و برای مردم، همانی را می پسندد که برای خود می پسندد.
 

[1] - میراث حدیث شیعه، ج 2، ص 35، ح 122

 وقتی به برخی در خصوص گناهانی که مرتکب می شوند تذکر می دهیم می گوید:

این مسأله شخصی است و به شما ربطی ندارد.

نمونه این جمله هنگام تذکر به  بی حجاب، روزه خوار، قانون شکنان و محرم و نامحرم نشناسها و... می شنوید.

 

براستی آیا گناهان افراد، مسأله شخصی است؟

برای پاسخ به این سوال باید قید شخصی بودن توضیح داده شود و بعد بررسی شود که آیا گناهان یاد شده و مشابهش چه اندازه در تعریف قرار می گیرد.

منظور از شخصی بودن چیزی این است که آن چیز، ارتباطی با دیگران ندارد، حق فردی است، اجتماعی محسوب نمی شود،  عمومی نیست، مالکیت و انتفاع فردی دارد و دیگران چنین حقی ندارند.

 

با بررسی گناهان، می بینیم که به دلیل تاثیر گذاری آنها بر هم افراد جامعه و اطرافیان و اجتماع و در معرض عمومی بودن، و تخریب محیط و حقوق سایرین، اتفاقا این گناهان، شخصی محسوب نمی شود.

 تازه اگر این گناهان شخصی بود،خداوند به انسان مؤمن دستور نمی داد دربرابر گناهان عکس العمل نشان دهند.

در طول تاریخ امر به معروف و نهی از منکر بوده و این نشان می دهد که گناهان افراد فقط جنبه فردی ندارد بلکه مثل یک ویروس واگیردار، انسان ها و محیط سالم را خراب و وضعیت بدان جامعه را بدتر می کند.

جالب است بدانید نظام موجود در عالم ، نظام ارتباطی است که به احسن وجه بوجود آمده و هر رفتاری و کرداری بر کل عالم تاثیر می گذارد.

مثلاً دروغ هم فرد را خراب می کند هم دیگران را و هم ساکنان آسمانها و فرشتگان را آزار می دهد.

به این فرموده رسول گرامی اسلام دقت کنید:

المومن اذا کذب بغیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش فیلعنه حمله العرش[1].

آن گاه که شخص مومن، بدون عذر دروغ گوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت می کنند و از قلب او بوی گندی بیرون می‌آید که به عرش می‌رسد؛ آن گاه حاملان عرش الاهی نیز او را لعن می‌کنند.

گناهکار نمی داند که او در وهله اول توهین به خدا می کند و در مراتب پایین تر، به بندگان و موحدان درگاه ربوبی جسارت می کند.

 

اگر بندگان الهی به گناهکار تذکر ندهند، نشان می دهد که از خدا و اوامر او حمایتی ندارند و این خلاف توحیدعملی است.

 

محمد علی فتحی

 

            .

 

[1] - مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۸۶، ح ۱۰۲۹۱.