۲۱۵ مطلب با موضوع «سیاست» ثبت شده است

تحلیل کیفی گفتار حسن فریدون(روحانی) به روش کد گذاری کیفی

 روحانی در بخشی از سخنان در «همایش بین ‌المللی مقابله با ریزگرد ها»، گفت:

 

 «بحث در مورد اینکه کدام کشور باید در منطقه قوی ‌تر باشد را کنار بگذاریم. قوی ‌ترین کشور در منطقه نباید به عنوان هدف اول دنبال شود؛‌ بلکه منطقه قوی تر باید مدنظر باشد. نه اینکه یک کشور بخواهد در برابر سایر کشورها قد علم کرده و تفرقه و اختلاف را بیشتر کند. ما همه یک خانواده در خاورمیانه هستیم و نمی‌ توانیم از هم فاصله بگیریم. باید به فکر منطقه قوی ‌تر باشیم».

  نکته مهم:  این تحلیل فقط بر اساس متن یاد شده است.

مهمترین کدها:

 

قوی بودن یک کشور، بحث نکردن درباره توانمدی ملی دربرابر ملت ها، هدف اول نبودن ، منطقه قوی تر ، قد علم کردن ، تفرقه ، اختلاف ، خانواده خاورمیانه،  فاصله ملت ها ، همگرایی.

تحلیل محتوا:

 

1-       شاید یکی از دلایلی که باعث شده رئیس جمهور به فکر این باشد که در منطقه خاورمیانه سخنی درباره قوی شدن یک کشور مثل ایران به عنوان نماد قدرت اسلامی مطرح نشود این است که او تلاش های منطقه ای ایران را معطوف به هدف خاصی کرده است. طبق اظهار نظر او و با توجه به کد های قد علم کردن ، تفرقه و اختلاف ، قوی شدن کشوری مثل ایران را عامل جدایی بین ملتهای منطقه می داند!

2-       جای تعجب است که ایشان بین قوی تر شدن  کشور در منطقه و تحقق قلدری - با توجه به کد (قد علم کردن) – و تفرقه و اختلاف ملازمه ایجاد کرده است. این درحالی است که طبق مبانی نظری اسلام درباره مسأله حکومت، حاکمیت دینی اصلا سازگاری با مقوله قلدری کردن بر ملت ها ، و تفرقه انداختن و ایجاد اختلاف بین ملت ها را ندارد.

3-       شاید مهمترین دلیلی که گوینده را به فکر انداخته تا بحث قوی شدن منطقه را هدف اول کشور بداند این است که ما قوی بودن ملت خود را عامل اصلی ایجاد تفرقه و اختلاف در بین ملت های خاورمیانه بدانیم که این یک اتهام بزرگ بر نظام اسلامی و ملت شریف ایران است و تنها از این عبارت دشمنانی چون اسرائیلی ها و آمریکائیها و ایادی و اذناب آنها می توانند خرسند باشند. جالب این است که این تفکر با مسأله صدور انقلاب اسلامی در تضاد است. مسأله ای که طراح آن امام راحل قدس سره است.

4-       چه اشکالی دارد که هدف اول کشور ما قوی شدن در منطقه باشد و در عین حال بتوانیم در منطقه نه قلدری کنیم و نه باعث اختلاف شویم و نه باعث تفرقه!

5-       بحث قلدر بودن یک کشور(ایران) و عامل تفرقه و اختلاف در منطقه بودن چیزی است که من را به یاد عبارت معروف « محور شرارت در منطقه » می اندازد.

6-        آیا عامل اصلی جدایی ملت های اسلامی در منطقه ، کشور قدرتمند ایران است؟ اگر این را قبول داشته باشید شما مردم ایران و نظام را متهم کرده اید!؟

7-       چرا به جای تاکید بر عامل اصلی تفرقه در خاورمیانه که اسرائیل و آمریکا و ایادی آنها باشد، نظام را مورد تخطئه قرار می دهید!

8-        شاید با یک نگاه خوش بینانه به این گفتار روحانی، این برداشت را کرد که او به دنبال این است که وحدت بین ملت های خاورمیانه با « تقسیم قدرت» بین آنها ایجاد کند. اگر کسی کمی درباره مسائل کلان سیاسی و تمامیت ارضی ملتها، مطالعه چند دقیقه ای کرده باشد خواهد فهمید که این امر نشدنی است. در طول تاریخ سابقه نداشته چنین اتفاقی بیفتد. بله در آمال می شود این تفکر را پروراند ولی عملیاتی شدن آن دشوار است.

9-       تنها چیزی که می تواند همه ملتهای خاورمیانه بلکه جهان را متحد و یکپارچه کند، فقط برپایی حکومت جهانی موعود امتها حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که لازمه این حکومت حرکت به سمت قوی شدن ملتی است که داعیه زمینه سازی ظهور آن موعود مبارک است.

خادم اسلام و مسلمین محمد علی فتحی

چرا رهبری دخالت نمی کند؟

تا درباره یک نفر ار مسئولین دولتی تخلفی صورت می گیرد  که در خبرگزاری ها به طور رسمی منتشر شده است برخی از آقایان حامی ، اعتراض می کنند که آیا رهبر انقلاب خو.د نمی دانند که  این مسئول تخلف کرده است؟ چرا برخورد نمی کند.

این نگاه واین نوع پرسش ها در واقع طفره رفتن از سؤال و انداختن توپ به زمین دیگران است.

 درست است که مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی شخص اول مملکت است و اشراف به همه قضایای کشور دارند و لی این علم، باعث نمی شود که مستقیم در مسائل ورود نمایند. چرا که نظام اسلامی موجود، دارای بخش های مختلف است ازجمله قوای مقننه  و قضائیه که یکی از وظایف اولی نظارت بر عملکرد رئیس جمهور و تذکر به ایشان و نیز قوه قضائیه مسئول رسیدگی به تخلفات مسئولین محسوب می شود.

این تقسیم کار مسئولیت رهبر را در برخورد آنی با متخلفین کم می کند.
رهبر عزیز ما وظیفه ارشاد و راهنمایی افراد را دارند و سایر قوا که به عنوان بازوان رهبری محسوب می شوند باید به وظیفه قانونی خود عمل نمایند.
هرگونه کوتاهی مسئولنین یاد شده در نظارت بر عملکرد رئیس جمهور و عدم برخورد با او به خودشان باز می گردد نه رهبری.
رهبری کشورمان را همین جوری متهم به دیکتاتوری کرده اند وای به روزی که ایشان بخواهند مستقیم در مسائل ورود نمایند؟!

اگه فلانی رای نمی آورد تو ایران نمی موندم!

یه هنرمندی گفته بود: اگه فلانی رای نمی آورد تو ایران نمی موندم!

تحلیل:

دلیل این تصمیمات شخص گرایی هستش نه حق گرایی.

حق پیرو هوای نفس این و آن نیست.

در واقع همه چیز بر محور حق می چرخد.


به این آیه توجه کنید:

 

وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ بَلْ أَتَیْنَاهُم بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِکْرِهِم مُّعْرِضُون.َ 

ترجمه:


ﻭ ﺍﮔﺮ ﺣﻖ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻫﺎﻯ ﻧﻔﺲ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻣﻰ  ﻛﺮﺩ ، ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻣﻰ  ﭘﺎﺷﻴﺪ [ ﻭ ﺗﺒﺎﻩ ﻣﻰ  ﺷﺪ ؛ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺣﻖ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻫﺎﻯ ﻧﻔﺲ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻛﻨﺪ ] ﺑﻠﻜﻪ ﻛﺘﺎﺏ[ﻯ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻪ ﺷﺮﻑ ﻭ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪﻯ ] ﺁﻧﺎﻥ [ ﺍﺳﺖ ] ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﻢ ، ﻭﻟﻰ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﺎﻳﻪ ﺷﺮﻑ ﻭ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﻯ ﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ .،(المومنون:71)  

برای عاقل یک اشاره کافی است!


100روز

حزب الله

شخصی پرسید:

شما حزب اللهی هستید؟

 

 گفتم طبق قرآن ما دو حزب بیشتر نداریم:

 

1- حزب الله  چنانچه در این آیه می خوانیم:

وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ‏ اللَّهِ‏ هُمُ الْغالِبُون‏.[1]

یعنی: و کسانى که ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند، (پیروزند؛ زیرا) حزب و جمعیت خدا پیروز است.

2- حزب شیطان چنانچه در این آیه به آن اشاره شده:

اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ‏ الشَّیْطانِ‏ أَلا إِنَّ حِزْبَ‏ الشَّیْطانِ‏ هُمُ الْخاسِرُونَ .[2]

 

یعنی:  شیطان بر آنان چیره شده و خدا را از یادشان برده است آنان حزب شیطانند آگاه باش که حزب شیطان همان زیانکارانند.

 

حال خودمان باید نگاه کنیم در کدام حزب هستیم!؟

 



[1]- مائده:56

[2] - المجادله: ۱۹

سرقت علمی رساله دکتری حسن روحانی توهین به شعور ملت ایران

دزدی در لغت به معنی برداشتن پنهانی چیزی که متعلق به دیگران است می باشد[1]. در اصطلاح فقهی و اخلاقی نیز دزدی معنی را دارد.

کسی که دزدی می کند معمولا از حیث اعتقادی  ایمان راسخ به عالم الغیب و الشهاده بودن خدای عزوجل ندارد و نیز نمی داند که یوم تبلی السرائری هست که در آن این رفتار پنهانی او آشکار شده و آبرویش خواهد ریخت. چنانچه به این نکته امام صادق علیه السلام به صورت اجمالی اذعان دارند:

الامام الصادق علیه السلام:

 ...لَا یَسْرِقُ السَّارِقُ‏ حِینَ یَسْرِقُ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ...الحدیث[2].

دزد وقتی که دزدی می کند مؤمن نیست.

متعلق دزدی فقط اشیاء و اموال نیست بلکه شامل دزدی  اطلاعات و یاد داشت های علمی دیگران هم می شود. یکی از واژه های پر تکرار در بین دانشمندان و پژوهشگران « سرقت علمی[3]» است.

کسی که در نوشته ادعایی خود هیچ تلاشی از خود نمی کند و خالقش عالم و دانشمند دیگری است، او به سرقت علمی دست زده است.

با توجه به بررسی های انجام شده توسط پژوهشگران عزیز بر روی رساله دکتری حسن فریدون رئیس جمهوری دولت یازدهم ایران، رگه هایی از این سرقت علمی به چشم می خورد.

چنانچه فصل چهار رساله دکتری ایشان عین  کتاب «حکم ثانوی در تشریع اسلامی»آیت‌الله علی‌اکبر کلانتری نماینده استان فارس در مجلس خبرگان رهبری است.

چنانچه در گزارش تسنیم آمده است: در رساله دکترای حسن روحانی، از ده‌ها کتاب و مقاله مختلف، سرقت کلمه به کلمه یا موزائیکی انجام شده و به برخی از منابع ارجاع داده و به مابقی هیچ گونه ارجاعی نداده‌اند؛ کتاب‌ها و مقالاتی از آیت‌‌الله علی‌اکبر کلانتری، ضیاءالدین سردار، نوئل کالسون، حمید عنایت، وائل حلاق، سید ابوالاعلی مودودی، پاتریک بنرمن، هاشم کمالی، ویلیام مونتگومری وات از جمله پرتکرارترین قربانیان این سرقت کم سابقه‌اند.

 بیش از ۷۰ درصد ترجمه تز دکترای آقای روحانی توسط یک فرد پاکستانی‌الاصل و ساکن نیویورک به نام شیخ محمد سرور که ترجمه قرآن انجام می‌دهد.

نکته ها:

1-      حال جای این سؤال مطرح است که آقای روحانی که دم از اخلاق و حقوق شهروندی و عدالت و پایبندی به قانون می زند چرا در طی 19 سال با ادعای دکتری در پست های مختلف حضور داشته است؟

2-      تخالف شعارهای حسن روحانی با عملکرد و رفتار او نشان از عدم اعتقاد ایشان به باورهایی است که مردم به خاطر آن به او اعتماد کرده اند. این رفتار با مردم توهین به شعور ملت و مردم ایران و رسوایی در سطح بین اللملی برای یک ایرانی آن هم در مقام دولتی محسوب می شود.

3-      با وجود این رسوایی طرفدارن آقای حسن روحانی که غالب آنها ادعای تمدن و فرهنگ و اصلاحات می کنند باید در برابر این رسوایی سکوت نکنند و الا در عقل و ایمانشان باید تردید کرد. حتی طرفداران حسن روحانی اگر دیندار  هم نباشد و شعار انسانیت می دهند و یا ادعای ایرانی بودن می کنند، به خاطر شرافتی که دارمد نباید سکوت کنند.

4-      این نوشته از سر درد و رنج این جانب بوده و خدا شاهد است بابت این اتفاق خوشحال نیستم. ناراحتم از اینکه چطور یک فرد به شعور یک ملت توهین کرده است و ادعای دفاع از ملت را می کند.

                 خادم اسلام و مسلمین محمدعلی فتحی

پی نوشت:


[1] - ابن منظور، لسان العرب، نشر ادب الحوزه، قم، 1363

[2] - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏10، ص: 229

[3] - Plagiarism 

شادی انتخابات

دیشب بسیاری از طرفداران آقای روحانی به مناسبت پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری در خیابانها و میدان ها و چهار راه های شهرها بدون رعایت حقوق شهروندی به رقص و پایکوبی و سر لخت کردن زنان و دختران شان و رقص زنان و دختران در کنار مردان، پرداختند.

شادی در هر پیروزی جزو لاینفک زندگی بشری است ولی اگر این شادی با گناه و معصیت آمیخته شود تبدیل به ولنگاری و باب شدن یک تفکر انحرافی در شادمانی می شود.

این نوشته بنا ندارد شادی مردم را در انتخابات تقبیح کند ولی نگاه حق گرایانه بر اساس قرآن و عترت نه منطق اومانیستی و منطق ضد دینی این نوع خوشی را بی حرمتی به ارزش های الهی می داند.

آقای روحانی هم اگر واقعا پیروزی اش بر اساس عدالت الهی بوده یعنی در راه رسیدن به هدفش از فریب و دروغ و نیرنگ و اموال عمومی و تهدید به جنگ و... استفاده نکرده جای شادمانی دارد و الا منتظر عواقب بد این پیروزی در دنیا و آخرت باشد البته اگر به آخرت اطمینان و اعتقاد راسخ نه سطحی دارد. این جمله من به معنی این نیست که او ایمان ندارد من چنین قضاوتی نمی توانم بکنم ولی گفتن معیارهای ارزشمندی رفتار افراد و یا بی ارزشی آنان هیچ منعی ندارد و عین آزادی بیان مقدس است.

 

توجهتان را به یک فرموده امام صادق علیه السلام جلب می کنم:

 

لا یصیر العبد عبدا خالصا للَّه تعالى حتى یصیر المدح و الذم عنده سواء لان الممدوح عنده لا یصیر مذموما بذمهم و کذلک المذموم، و لا تفرح‏ بمدح أحد فإنه لا یزید فی منزلتک عند اللَّه، و لا یغنیک عن المحکوم لک و المعدوم (و المقدور) علیک، و لا تحزن أیضا بذم أحد فإنه لا ینقص عنک به ذرة و لا یحط عن درجة خیرک شیئا، و اکتف بشهادة اللَّه لک و علیک، قال اللَّه عز و جل: و کفى باللَّه شهیدا[1].

 

ترجمه‏:

 

حضرت صادق (ع) فرمود: هرگز کسى به مقام بندگى خالص نمى‏رسد مگر آنکه تعریف کردن و بدگویى دیگران از او به نزدش برابر باشد، زیرا کسى که در واقع و نزد خدا خوب و پسندیده است؛ با بد گویى و تکذیب مردم، بد و ناپسند نمى‏شود. و کسى هم که در حقیقت و در پیشگاه خداوند متعال پست و مطرود است؛ با تعریف و تجلیل دیگران عوض نخواهد شد.

با تعریف و مدح کردن مردم خوشحال و مسرور مباش، زیرا مدح آنان‏ مقام و مرتبت تو را نزد پروردگار متعال افزایش نداده، و تو را از آنچه محکوم به آن هستى و یا مقدر در باره تو است و یا از آنچه نباید به تو برسد؛ بى‏نیاز و بر کنار نمى‏کند. و از بدگویى و مذمت مردم نیز محزون و دلتنگ مباش، زیرا بدگویى آنان از درجه و مقام تو نمى‏کاهد، و ذره‏اى از منافع تو را ضرر نمى‏زند. و اکتفاء کن به شهادت پروردگار متعال و آگاه بودن او بر اعمال خوب و اعمال بد تو، چنان که مى‏فرماید: و کفى باللَّه شهیدا.

 

نکته:

 

تلاشهای مجدانه علما و روحانیون و انقلابیون در راستای هدایت گری مردم در انتخابات96 اگر چه به ثمر نرسید ولی حق گرایان از این مساله ناراحت نمی شوند چون به این فرموده امام صادق علیه السلام ایمان دارند که فرمود:

اجْعَلُوا أَمْرَکُمْ لِلَّهِ وَ لَا تَجْعَلُوهُ لِلنَّاسِ فَإِنَّ مَا کَانَ لِلَّهِ فَهُوَ لِلَّهِ وَ مَا کَانَ لِلنَّاسِ فَلَا یَصْعَدُ إِلَى اللَّهِ فَلَا تُخَاصِمُوا النَّاسَ لِدِینِکُمْ فَإِنَّ الْمُخَاصَمَةَ مَمْرَضَةٌ لِلْقَلْبِ إِنَّ اللَّهَ قَالَ لِنَبِیِّهِ ص‏ إِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ‏ أَحْبَبْتَ‏ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ[2] وَ قَالَ‏ أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ[3] ذَرُوا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ أَخَذُوا عَنِ النَّاسِ وَ إِنَّکُمْ أَخَذْتُمْ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلِیٍّ ع وَ لَا سَوَاءٌ إِنِّی سَمِعْتُ أَبِی ع یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ إِذَا کَتَبَ عَلَى عَبْدٍ أَنْ یَدْخُلَ فِی هَذَا الْأَمْرِ کَانَ أَسْرَعَ إِلَیْهِ مِنَ الطَّیْرِ إِلَى وَکْرِهِ‏[4].

 

کارهایتان را به خدا واگذارید نه به مردم چون هرچه برای خدا باشد به خدا می رسد و هرچه برای رضای مردم باشد به سمت خدا نمی رود با مردم در نحوه دینداریشان دشمنی نکنید چرا که این دشمنی  باعث بیماری قلب می شود خدای عزوجل به پیامبرش فرمود: ای رسول ما تو هرکه را بخواهی نمی توانی هدایت کنی ولی خداست که هرکه را بخواهد هدایت می کند و فرمود: آیا تو می خواهی مردم را اجبار کنی که ایمان بیاورند؟!.  مردم را فرو گذارید مردم از مردم می گیرند ولی شما از رسول خدا و علی دینتان را می گیرید و این دو باهم مساوی نیستند. از پدرم امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: وقتی خدای عزوجل بربنده ای حتمی کند که در این امر(ولایت) وارد شود، زودتر از جهیدن پرنده به لانه اش خواهد بود.

 

در انتخابات 96 دو نوع پیروزی داشتیم:

 

1-      پیروزی ملت ایران به خاطر رای حداکثری که به تثبیت نظام جمهوری اسلامی منجر شد و جای حمد دارد.

2-      پیروزی یک طیف سیاسی که اگر بر اساس عدالت و نه فریب و تزویر و تهدید و عوام فریبی بوده عند الله ارزشمند است والا نزد خدای عزوجل بهایی ندارد.

 

دوستان اگر در این باره آنچه عرض شد با منطق قرآن و عترت نقدی دارید بفرمایید و الا ما با شما کاری نداریم شما هم با ما کاری نداشته باشید. لکم دینکم ولی دین.


[1] - مصباح الشریعة-ترجمه مصطفوى، متن، ص: 196

 

 

[2] - القصص:57

 

 

[3] - یونس:99

 

 

[4] - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏2، ص: 134

بن بستی وجود ندارد

امام خامنه ای :

بعضی‌ها هستنداگر چنانچه جریان کار بر وفق مرادشان پیش آمد، از دنبال کردن آرمانها دست میکشند؛ این خطا است «فاذا فرغت فانصب»؛ وقتی این کار را تمام کردی، تازه خودت را آماده کن، برای ادامه کار - بعضی هم بعکس؛ اگر آنچه که پیش می‌آید، بر طبق خواست آنها نبود، دچار یأس و انفعال و شکست میشوند؛ این هم غلط است؛ هردو غلط است.

 اصلاً بن‌بستی وجود ندارددر آرمانخواهىِ صحیح و واقع‌بینانه.(۱۳۹۲/۵/۶)

 

ما پیروزیم

در هر حال ما پیروزیم.


قال علىّ علیه السّلام‏:

اختر ان تکون مغلوبا و انت منصف و لا تختر ان تکون غالبا و انت ظالم.

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                (شرح ابن ابى الحدید، جلد 20، صفحه 358، کلمه 37

)

به شکست و مغلوبیتى که بر وفق انصاف و عدالت است تن در ده و آن را براى خود برگزین و از پیروزى و غلبه‏اى که دامنت را به ظلم و ستم لکه‏دار می کند اجتناب کن و خواهان آن مباش.

ما پیروزیم چون:

به دروغ، فریب، تزویر، اشرافیت، دلدادگی به دشمن،  وبه خنده دشمن رأی ندادیم.

فصبر جمیل والله المستعان علی ما تصفون

دوزیست سیاسی

با جماعتی روبرو هستیم که از آخوند جماعت متنفرند اما بشدت به روحانی و خاتمی ارادت دارن.

هم ولایت فقیه رو قبول ندارند هم  شعارشان یارامام بودن هست .

به این جماعت می گویند: دوزیست سیاسی


دو زیست سیاسی