اذیت
کردن هر موجودی بدون دلیل و مجوز شرعی حرام است. در مواردی که حیوانی باعث اذیت و آزار
باشد و نتوان به روش های عادی جلوی اذیت آن را گرفت ، انسان مجاز است که با آن
برخود نماید و اگر در این بین حیوان کشته شود گناهی نکرده است.
در حالت
عادی اذیت و آزار حیوان و بدون هیج دلیلی، باعث خشم و غضب الهی می شود و در روز
جزا این حیوان از انسان به دلیل اینکه حیات او را بدون دلیل گرفته شکایت خواهد
کرد.
در
مواردی که انسان حیوانی را بدون عذر بکشد حتما واجب نیست کفاره ای بدهد ولی بهتر
است بعد از استغفار و توبه صدقه ای را به فقرا و نیازمندان بدهد.
مبلغ و
اندازه خاصی برای این نوع صدقه در فقه اسلامی قید نشده است.
در این خصوص
به روایت ذیل توجه نمائید.
إِرْشَادُ
اَلْمُفِیدِ ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ
کَرَامَةَ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ اَلثُّمَالِیِّ قَالَ:
کَانَتْ
لاِبْنِ اِبْنَتِی حَمَامَاتٌ فَذَبَحْتُهُنَّ غَضَباً ثُمَّ خَرَجْتُ إِلَى مَکَّةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِی
جَعْفَرٍ مُحَمَّدٍ اَلْبَاقِرِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَبْلَ
طُلُوعِ اَلشَّمْسِ فَلَمَّا طَلَعَتْ رَأَیْتُ فِیهَا حَمَاماً کَثِیراً قَالَ:
قُلْتُ: أَسْأَلُهُ مَسَائِلَ وَ أَکْتُبُ مَا یُجِیبُنِی عَنْهَا وَ قَلْبِی
مُتَفَکِّرٌ فِیمَا صَنَعْتُ بِالْکُوفَةِ وَ
ذَبْحِی لِتِلْکَ اَلْحَمَامَاتِ مِنْ غَیْرِ مَعْنًى وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ
لَمْ یَکُنْ فِی اَلْحَمَامِ خَیْرٌ لَمَا أَمْسَکَهُنَّ.
فَقَالَ لِی أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:
مَا
لَکَ یَا بَا حَمْزَةَ!؟
قُلْتُ:
یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ خَیْرٌ.
قَالَ: کَانَ
قَلْبُکَ فِی مَکَانٍ آخَرَ!؟
قُلْتُ: إِی وَ اَللَّهِ وَ قَصَصْتُ عَلَیْهِ اَلْقِصَّةَ
وَ حَدَّثْتُهُ بِأَنِّی ذَبَحْتُهُنَّ فَالْآنَ أَنَا أَعْجَبُ بِکَثْرَةِ مَا
عِنْدَکَ مِنْهَا. قَالَ: فَقَالَ اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:
بِئْسَ
مَا صَنَعْتَ یَاأَبَا حَمْزَةَ! أَ
مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ إِذَا کَانَ مِنْ أَهْلِ اَلْأَرْضِ عبثا عَبَثٌ
بِصِبْیَانِنَا نَدْفَعُ عَنْهُمُ اَلضَّرَرَ بِانْتِفَاضِ اَلْحَمَامِ وَ
أَنَّهُنَّ یُؤْذِنَّ بِالصَّلاَةِ فِی آخِرِ اَللَّیْلِ؟!
فَتَصَدَّقْ عَنْ
کُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ دِینَاراً فَإِنَّکَ قَتَلْتَهُنَّ غَضَباً.
در ارشاد مفید بسندى از ابى حمزه ثمالى نقل شده است که
گفت:
پسر دخترم چند کبوتر داشت و از خشم کبوترهاى آنها را سر
بریدم و به مکه رفتم و بر امام پنجم پیش از برآمدن آفتاب وارد شدم . چون آفتاب زد
کبوترهای زیادی در آنجا دیدم،با خود گفتم:
مسائلى از او بپرسم و جوابهاشان را بنویسم و در فکر کارى که
در کوفه بدون عذر و معنی با کبوترها انجام دادم بودم .
با خود گفتم: اگر در کبوتر خیرى نبود امام آنها را نگه نمی
داشت،امام علیه السّلام به من فرمود:
اى ابا حمزه! چه شده؟
گفتم: یا ابن رسول
اللّٰه خوبم خیر است.
فرمود: ولی دلت جاى دیگر است؟!
گفتم: آرى به خدا و داستان سر بریدن کبوترها را گفتم و
گفتم اکنون در عجبم از این همه کبوتر که شما دارید.
فرمود: اى ابى
حمزه بد کاری کردی ! نمی دانی که چون اهل زمین(اجنه) بچههاى ما را به بازى گیرند
به پر تکاندن کبوتر زیان را از آنها دور می کنیم و آنها به اوقات نماز در پایان شب
آگاهى دهند؟!
از هر کدامشان یک
دینار طلا صدقه بده زیرا از روی خشم آنها
را کشتى.
نکته :
از ذیل روایت برخی بزرگان استحباب صدقه دادن به خاطر کشتن
بی مورد کبوتر و سایر حیوانات را استفاده کرده اند.
شایته است مؤمنین از آزار حیوانات و ... خود داری نمایند.