محمد علی فتحی

پایگاه خبری رسانه حاج فتحی، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، استخاره

محمد علی فتحی

پایگاه خبری رسانه حاج فتحی، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، استخاره

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

سؤال:

پول مادرم رو سه تا از خواهرام گرفتن می گن ارثمونه. دست من پول خواهرم هست. می تونم این پول رو به مامانم بدم؟ یا با این کار مجبورش کنم پول مامان بدن؟ با تشکر  

جواب:

1-  تا شخص در قید حیات است هیچ کدام از ورثه نمی توانند از او مطالبه سهم الارث کنند.

2- پول خواهر شما در دست شما امانت است و شما باید به او پرداخت کنید و شرعا در این زمینه ضامن هستید.

3- دادن مال امانتی به دیگران و لو مادر باشد جایز نیست.

4- اجبار به پرداخت حق مادرتان که مورد غصب قرار گرفته با وجه امانتی نزد شما، جایز نیست. در این  خصوص  مرجع قضائی می تواند تصمیم بگیرد.

سلام   ودرود خدای مهربان و بی همتا بر شمادوست عزیز

امیداوارم حالتان خوب باشد!

بخش مشاوره مکتوب در پایگاه درسهایی از قرآن و حدیث راه اندازی شد.

شما می توانید با ارسال مشکل خود در این بخش و دریافت  پاسخ، بخشی از آلامتان را کاهش دهید و راه حل برای مشکلتان پیدا کنید.

 

کافی است  کلیک  کنید:

بعد از این همه شبهاتی که درمورد حقوق زن در اسلام تو فضای مجازی پخش شده این متن واقعا  به شبهات پاسخ زیبایی داده است:

اﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﺪﺭﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ می شد هرچه خریده بود اول به ﻣﻦ  می داد اﻭ می گفت ﺳﻔﺎﺭﺵ پیامبر ﺍﺳﺖ ...

ﺍﻭﻝ ﻣﺮﺍ می بوسید ﺳﭙﺲ به ﺳﺮﺍﻍ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ می رفت ﺗﺎ ﺳﻨﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ...

ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻗﺪﻡ و سعادتمند می دانست  ﭼﻮﻥ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ  ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ گل ﺧﻄﺎﺏ می کرد.

وقتی ازدواج کردم،وظیفه ی سنگین جهاد از دوش من برداشته شد و دادن یک لیوان آب به همسرم اجر جهاد در راه خدا را برایم داشت...

خداوند برایم حق مهریه و نفقه قرار داده تا استقلال مالی داشته باشم و دستم جلو هیچ کس دراز نباشد...

از طرفی میﺘﻮﺍﻧﻢ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪﯼ ﺍﻣﺮﺍﺭ ﻣﻌﺎﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ؛ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﺩﻥ ﭘﺪﺭ ﯾﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

پدرم همیشه مواظب بود تا دلم نشکند و آزاری نبینم چراکه پیامبرش گفته است:

زنان مانند بلور اند حساس و شکننده، آنها را نیازارید...

وقتی مادر شدم خدای مهربان از محبت و عشق خودش در من دمید تا نسل آینده بشر را تربیت کنم و به پاداش آن بهشت ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯾﻢ قرار داد...

ﺩﯾﻪ ﯼ ﭘﺪﺭ ﻭﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ اگر ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﺎﻓﺎﺕ ﺷﻮﺩ به مسلمان بودنم افتخار می کنم که پیامبرش گفته است :

چه فرزند خوبی است دختر پرمحبت، کمک کار، مونس و همدم، پاک و علاقه مند به پاکیزگی

 (ﻣﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﻫﺒﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻡ)

ﺣﺎﻟﻢ ﺍﺯ فمنیسمی به هم  می خورد که ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻣﺮدان ﻣﺴﺎﻭﯼ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ.

ﻣﻦ تساوی ای ﺭﺍ نمی خواهم ﮐﻪ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ  ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ بدوم ﮐﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺪﺭﻥ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺭﺍ بگیرم

من ریحانه ام جایگاهم فراتر ازین حرفهاست.

من یک زنم ... خالقم سوره ای به نامم نازل کرد!

من یک زنم...

خالقم طواف نساء را واجب کرده که بدون آن حتی حج ات قبول نیست.

من یک زنم...

و خالقم گفته باید هفت بار پا در جای پای یک زن، هاجر بگذاری و آنقدر سعی کنی تا خدایت تو را بپذیرد.

من زنم....

بهشت زیر پای مادر است...

روح انسان از درون من به او دمیده میشود...

هر روز پاسداری من از کودکم،ثوابی عظیم دارد.

اگر یک ساعت همسرم، با محبت و انس با من باشد، و به من خدمتی کند برای او برابر با هزار سال عبادت است..

سرشت و صفات انسانها از شیر من است...

عفت من سرمایه الهی من است.

من چرک نویس هیچ احساسی نمی شوم!!!

من عاشق سوره کوثرم...سوره ای که گواهی میدهد نسل پیامبر نسلی است که از سلاله یک زن است.

متن سؤال:

سلام.سه سال ونیم که ازدواج کردم با پسر عموم.که این ازدواج داستان داره.به اصرار پدرم به اجبار پدرم ازدواج کردم.گفت منو نمیخواد و حاضر نیست منو به غریبه شوهر بده.برای همین گفت یا پسر عموت یا هیچ کس.منم نمیتونستم تو خونه بابام بمونم هر روز دعوا بود تو خونمون سر هر چیزی دعوا میشد پدرم فحش میداد بد و بیراه میگفت منم خسته شده بودم هر روز ارزوی مرگ میکردم .وقتی پدرم میومد خونه دوست نداشتم که بیاد .خونه برام سیاه میشد بدم میومد از خودم.اول با پدرم دعوا کردم که پسر عموم رو نمیخوام نه اینکه کس دیگری رو بخوام نه.چون میدنستم که خانواده عموم مثل پدرم هستن.برای همین دعوا کردم.ولی دیگه خسته شده بودم بعد رضایت دادم از سر اجبار .وقتی عقد کردم شوهرم رو از ته دل دوست داشتم بدون دروغ.ولی از پدرم ناراحت بودم.وبرای شوهرم هیچ شرط وشروطی نذاشتم.هر چی داشت قبول کردم.الانم شوهرم رو از ته دل دوست دارم ولی همیشه با هم دعوا میکنیم تا.یه خورده پس انداز داریم ولی کافی بهش میگم خونه بساز دعوا میشه نیست بهش میگم فعلا باهمین بساز خدا کریمه .قبول نمیکنه .تو یه اتاق زندگی میکنیم خیلی سخته.بیشتر اوقات با شوهرم قهرم چکار کنم؟شوهرم رو دوست دارم نمیخوام زندگیم همش دعوا باشه خسته شدم.بعضی وقتها فکر میکنم ازدواجم قبوله یا نه؟ خیلی ممنون از این سامانه.

 

جواب مشاوره1:

 

سلام

درباره مطالبتان چند نکته تقدیم می کنیم:

 

1-   از اینکه با همه مشکلات گذشته و موجود حاضر نیستید زندگی از هم بپاشد به خود ببالید . کمتر بانویی با چنین روحیه صبورانه ای  وجود دارد.

2-  درخواست های خود از همسر را با دلایل، و با رعایت احترام و بدون تندی و در فواصل  مختلف طولانی مدت  نه پشت سر هم مطرح کنید.

3-  گاهی لازم است در خلوت این پیشنهاد ها مطرح شود.

4-  با قول همکاری و  کمک و مساعدت همه جانبه به همسرتان، او را در ساخت خانه و یا امور دیگر پشتیبانی و حمایت کنید.

5-  برای جلوگیری از دعواها، از گفتگوی آمرانه، توهین آمیزو تحقیری بپرهیزید و سعی کنید خواسته هایتان پیشنهادی باشد.

6-  هرگز در بیان پیشنهادات زندگی خود و وضعیت خود را

7-  اگر فرزندانتان  بزرگ هستند، با همفکری هم طرح مسئله و خواسته کنید در این صورت وقتی همسرتان خواسته همه اعضاء خانواده را بداند، ملزم می  شود که همکاری کند.

برای زیارت اربعین تعدادی از عاشقان حضرت اباعبد الله الحسین علیه السلام مشکل مالی دارند.


در صورتی که می توانید مساعدت فرمائید.


 پلهای ارتباطی:


 شماره تماس: ۰۹۱۹۲۶۵۵۸۶۶


 آیدی تلگرام:  @fathimohammadali


شیوه پرداخت:


 شماره کارت: ۶۰۳۷۹۹۷۲۳۹۵۷۹۵۴۴

 شماره گیری کد: 

*788*97*55008#

              بنام درسهایی از قرآن و حدیث

کلیک بر روی لینک زیر و پرداخت آنلاین:

 کمک به زائر

زیر نظر: خادم اسلام و مسلمین محمد علی فتحی


پروژه خطرناک پنتاگون علیه مسلمانان

«فان وکس» یا Fun vax مخفف یک عبارت انگلیسی به‌معنای «ویروسِ علیه بنیادگرایی مذهبی» نام پروژه پنتاگون است . در این پروژه با وارد کردن ویروسی به بدن قربانی، که دارای ژن خاصی به‌نام "VMAT2"  به تعبیر پیدا کننده آن ژن آقای  دین هامفر،  عنوان ژن خدا را گرفته است،  اختلال  در تمایلات دینی م و مذهبی افراد می گذارند.

با ورود این ویروس یه یک فرد مذهبی، او کم کم از دین  و ارزشها ی الهی گریزان می شود.

اما زمانی حساسیت این پروژه بیشتر برای جامعه هدف یعنی مسلمانان مشخص می‌شود که در این سند به‌صورت صریح اعلام می‌شود که «این ویروس سبب می‌شود یک فرد افراطی(؟!) به یک فرد عادی تبدیل شود؛ به‌نظر ما این کار می‌تواند تأثیر چشمگیری در منطقه خاورمیانه بگذارد؛ در برنامه فعلی و آزمایشی که تا‌کنون انجام داده‌ایم از ویروسهای دستگاه‌ تنفسی از قبیل "ویروس ذات‌الریه یا واینا" استفاده کرده‌ایم؛ معتقدیم با این شیوه می‌توانیم شمار زیادی از جمعیت این منطقه را در معرض این ویروس قرار داد، اکثر مردم این منطقه در معرض هر دو ویروس قرار گرفته‌اند و کاملاً مطمئن هستیم که این شیوه، شیوه‌ای بسیار موفقیت‌آمیز خواهد بود».

با توضیحاتی که دادیم می توان به این نکته مهم همه را متوجه کنیم که:

اگر مراقبت نکنیم و تغذیه ما اورگانیک و  متناسب با آموزه های دینی نباشد،  دشمنان دین و معنویت و مسلمانان با اجرای این پروژه ها می توانند بدون اینکه خود ما بدانیم روی رفتارمان تاثیر بگذارند.

یکی از دلایل دین گریزی در کشور ما  بی توجهی به تغذیه اسلامی  است. با توجه به اینکه شبکه جهانی یهود در بازار و در محصولات تثیر گذاشته است . برای اینکه قربانی چنین پروژه هایی نشویم  بهتر است به این آیه عمل کنیم:

فلینظر الانسان الی طعامه[1] .

پس انسان باید در غذای خود بنگرد.



[1] -  عبس: 24

صله ارحامی که باعث شود تو از ارزشهای الهی دور شوی بیشتر به قطع ارتباط با خدای مهربان منجر خواهد شد!

اصلا این جوری بگم:

 صله با ارحام ناشایست تو را از صله با حجت خدا روی زمین عجل الله تعالی فرجه الشریف دور می کند.!

به این حدیث دقت کنید:

ابوهاشم جعفرى مى‏گوید:

حضرت رضا علیه السلام به من فرمود: چرا تو را نزد عبدالرحمن بن یعقوب مى‏بینم؟

 ابوهاشم می گوید به امام عرض کردم:

او دایى‏ من‏ است. حضرت فرمود:

او درباره خدا سخن ناشایست و غیر قابل قبولى مى‏گوید، «سخنى که با آیات قرآن و معارف اهل بیت ناهماهنگ است». خدا را به صورت اشیاء و اوصاف آن وصف مى‏کند. بنابراین یا با او همنشین باش و ما را واگذار، یا با ما بنشین و او را رها کن.

عرضه داشتم:

 او هرچه مى‏خواهد بگوید، چه زیانى به من دارد. وقتى من آنچه را او مى‏گوید نگویم چیزى بر عهده من نیست.

حضرت فرمود:

 آیا بیم ندارى از این که عذابى بر او فرود آید و هر دوى شما را بگیرد؟

آیا داستان کسى که خود از یاران موسى علیه السلام بود و پدرش از یاران فرعون را نشنیده‏اى؟ هنگامى که لشکر فرعون کنار دریا به موسى و یارانش رسید، آن پسر از موسى جدا شد که پدرش را نصیحت کند و به موسى و یارانش ملحق نماید، پدرش به راه باطل خود دنبال فرعونیان مى‏رفت و این جوان با او درباره آیینش ستیزه مى‏کرد، تا هر دو به کنارى از دریا رسیدند و با هم غرق شدند، خبر به موسى رسید، فرمود: او در رحمت خداست ولى چون عذاب نازل شود از کسى که نزدیک گنهکار است دفاعى نشود![1]



[1] کافى: 2/ 374، باب مجالسة أهل المعاصى، حدیث 2.

مانده ام درباره ملیکه عرشی فرش نشین چه بنویسم.

درباره کدام فضیلتش سخن به میان آرم.

مگر زینب سلام الله علیها وصف شدنی است؟!

مگر قطره می تواندتوصیف دریا کند!

از توحیدت از شجاعتت از هیبت و عظمتت از عبادت و از علم و دانایی ات... از کدامین؟

«بانوی صبر» شاید جزو برترین خصائص زینب سلام الله علیها باشد.

صبر مقامی است که پشتوانه ای چون ایمان راسخ و باوری صادق و ملازمت دائم باحق و علم سرشار را به همراه دارد.

تفسیر کلمه صبر تفسیر همه کلمه زینب  است.

زینب سلام الله علیها را با صبر می توان شناخت.

ان الله مع  الصابرین یعنی خدای یگانه با زینب سلام الله علیها است.

چه  مقامی داری بانو ؟ مقام  معیت!

عجب نیست که بوی اله العامین داری و صبغه الهی به خود گرفته ای!

خدای تعالی دربرابر صبرت چه به تو خواهد داد و تو چه خواهی  خواست؟

گمانم این است که تو فقط حسین علیه السلام  را خواهی خواست!

«حسین  و زینب و زینب  و حسین»دو دریای جدایی ناپذیر از هم».

وقتی حجاب داری....

1-   می شوی  نور چشمی خدا چرا که به خواسته اش عمل کردی.

2-   می شوی بالاتر از فرشته چرا که به اصل انسانییت بازگشتی.

3-   می شوی یک موجود برتر که می توانی چشم هوسرانان را بر خود ببندی.

4-   می شوی موجودی که ابهت و عظمتت مردان را به زانو در می آورد.

5-    می شوی یک همسر خوب چرا که به شوهرت خیانت نمی کنی.

6-     می شوی مادر خوب چرا که نجابتت را به فرزندانت نشان می دهی.

7-     می شوی همسایه خوب که مایه افتخار شوی نه مایه انزجار.

8-     می شوی رفیق خوب که به تو اعتماد کنند.

9-     می شوی یک ایرانی اصیلِ مسلمان که گدشتگانت به تو افتخار کنند.

10-   می شوی یک خواهر خوب که برادرت به خاطرت نگران نباشد.

11-   می شوی شبیه سیده زنان عالم که به تو لبخندی ازسررضایت زند و شفیع تو در محشر باشد.

12-   می شوی پاک که دلهای آلوده در تو طمع نکنند.

13-   می شوی «مرحومه» نه «ملعونه»که برایت فرشتگان  وعالمیان دعا کنند.

14-   می شوی «مبارکه»نه «کالای معامله» که خیر و نیکی از رشته های چادر ت بریزد.

15-   می شوی «مستوره»(=پوشیده) که تور ا از آتش دورخ بپوشاند.

16-   می شوی «مأمونه»(=در امنیت)تا به هنگام کوچ از دنیا عذاب قبر نبینی.

17-   می شوی «صّدیقه» که به پاکی دلت گواه باشد.

18-   می شوی «صالحه» که از «فاحشه» به دور باشی.

19-   می شوی  «مقتدر» که «ملعبه»(=بازیچه) دست این وآن نباشی.

20-   می شوی «مایه عزت» که از «ذلت» به دور باشی.

21-  می شوی انسان به تمام معنا که از شیطان به دور باشی.

22-  می شوی جزو «حزب الله» که از «حزب شیطان» به دور باشی.

23-  می شوی  «آزاده» که در بند هوی وهوس نباشی.

24-  می شوی  زیبا که به جمال باطنی ات گواه باشد.

25-  می شوی «دست نایافتنی» که بهایت رود بالا.

وقتی حجاب داری خودت هستی  برای خدا...

هشَامُ بْنُ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: ... قُلْتُ:

فَمَا لِمَنْ یُجَهِّزَ إِلَیْهِ وَ لَمْ یَخْرُجْ لَعَلَّهُ تُصِیبُهُ لِقِلَّةِ نَصِیبِهِ‏ قَالَ: یُعْطِیهِ اللَّهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ- مِثْلَ أُحُدٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ یُخْلِفُ عَلَیْهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَهُ وَ یُصْرَفُ عَنْهُ مِنَ الْبَلَاءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ لِیُصِیبَهُ وَ یُدْفَعُ عَنْهُ وَ یُحْفَظُ فِی مَالِهِ

 

هشام می گوید، از امام صادق(ع) پرسیدم:

کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین(ع) برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند(هزینه‌هایش را بدهد)، چه اجری دارد؟

امام صادق(ع) فرمودند:

- به ازای هر درهمى که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه می‌نویسد.

- چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی‌گرداند!

- بلاهایى را که فرود آمده تا به او برسد، از او می‌گردانَد و از وى دور می‌کند و مالش حفظ می‌‏شود.

 

کامل الزیارت، ص123.