محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام توسط وهابیت کوردل، تحجر و حماقت این گروه افراطی را نشان داد. آنان در حفظ آثار یهودیان نهایت کوشش را دارند اما در حفظ میراث نبوت و آثار فرزندان پیامبر اسلام، اقدامی نمی کنند بلکه بنای بر نابودی دارند.

براستی آل سعود را باید آل یهود دانست نه مسلمان.

 خاندانی که اگر مانعی برای آنان مثل اعتراض فرقه های اسلامی نمی بود، اقدام به تخریب قبر نبی مکرم هم می کردند.

غده سرطانی آل سعود زخمی بر پیکره امت اسلامی زده که التیام آن به درازا خواهد کشید.

 وهابیت دقیقا کاری را می کند که یهود نسبت به مسلمین جهان دارد انجام می دهد. یعنی نابودی اسلام به دست خود مسلمانان.

آتش تفرقه های مذهبی در جهان توسط استکبار جهانی و صهیونیست به دست وهابیت شعله ور گردیده و جریات تکفیری که آنان به راه انداخته اندف صدای برادران اهل سنت را هم در آورده است.

وهابیت نه به دنبال اصلاح است و نه به دنبال عدالت. آنان همچون یهود خود را گروه برتر و مذهب برتر در بین فرق اسلامی می دانند بی آنکه در این زمینه مستنداتی از قران و عترت داشته باشند.

قبور ائمه بقیع اگرچه تخریب شد ولی آثار انوار مقدسه امامان مدفون در آن، هرگز محو نخواهد شد.

آخر مگر می شود نور الهی را خاموش کرد؟

ظلم آل یهود دامن آنان را خواهد گرفت و شیعیان و محبین اهل البیت علیهم السلام دوباره بارگاه ملکوتی ائمه بقیع بر فراز خواهند کرد و ندای اذان شیعه بر بالای آن طنین انداز خواهد شد.

با گرم شدن هوا، عده ای از مادران با پوشش نامناسب خود و دختران، فضای فرهنگی کشور را آلوده کرده و اسباب تحریک جنسی مردان را فراهم می کنند.

پوشش غیر اسلامی، دهن کجی به حکم خدا یعنی حجاب است. حکمی که تأمین کننده امنیت روحی و روانی مردان و زنان است و آنان را از افتادن در فتنه های شیطانی در امان نگه می دارند.

بهانه هایی مثل گرمی هوا ، باعث شده این زنان بی خیال گرمی جهنم باشند و حتی به راحتی وعده جهنم را بر نتابند و با رجاء و امید کاذب مبنی بر «ارحم الراحمین» بودن خدا، جنبه «اشد المعاقبین» بودن خدا را فراموش کنند.

بسیاری از دختران و زنان شوهردار که به فساد اخلاقی کشانده می شوند، از بی حجابی به این مرحله می رسند.

 البته مخفی نماند که حجاب به تنهایی برای حفظ پاکدامنی و عفت زن کافی نیست بلکه رعایت تقوا در گفتار و کردار خصوصا در مواجه با نامحرم، حکم رکن اصلی را بازی می کند.

به نظر حقیر مادرانی که به راحتی دختران پاک خود را با بی حجابی روانه خیابان ها و پارک ها می کنند و نیز اجازه دوستی آنان با نامحرمان را می دهند، بزرگترین خائن و ناقض حقوق زنان هستند.

این مادران امانت های الهی را به حجله شیطان و شیطان صفتان می کشانند.

وقتی مادری تربیت دینی دختر را بر نتابد، خیانت در امانت کرده و باید پاسخگو باشد.

جا دارد حقوق دانان در خصوص این نوع عملکرد زنان که منجربه خیانت و فساد دختران می شوند، اقدام حقوقی انجام دهند.

با برخی زنان بی حاجی وقتی صحبت می کنیم و آنان را نهی می کنیم از بی حجابی، چند چیز را روانه ما می کنند:

  • به شما ربطی نداره؟
  • خوب مردان نگاه نکنند؟
  • مگه زوره؟

در جواب عرض می کنیم:

اولا بی حجابی گناه هست چون نافرمانی حکم خدا یعنی آیه حجاب است و هر فرد خدا پرستی ببیند که پروردگارش نافرمانی می شود باید عکس العمل نشان دهد چون اگر چنین نکند عملا راضی شده پروردگارش نافرمانی شود.

 ثانیا با بی حجابی، فساد اخلاقی در جامعه رواج پیدا می کند و این فساد همه گیر شده و من یا خانواده من را هم در بر می گیرد. لذا باید قبل از فراگیرشدن ویروس بی عفتی و ویروس فساداخلاقی، جلوی آنرا گرفت.

مردان حق دارند آزادانه از نعمت چشم استفاده کنند البته چشم چرانی آنان غیر شرعی است. ولی بی حجاب، عادی ترین نگاه فرد مثل نگاه او به جلوی پایش و یا جلوی اتومبیلش را هم آلوده می کند و همین نقض حق طبیعی مرد است.

حجاب داشتن زور نیست ولی برای جلوگیری از فساد اخلاقی و جنسی چاره ای جز رعایت آن نیست. قانون برای همه یکسان است و تخطی از آن اجتماع را نابود می کند. زنی که با کمال وقاحت حکم خدا را زیر پا می گذارد یعنی قانون الهی را قبول ندارد، نباید محترم بوده و نباید مقبول جامعه قرار گیرد.

جوامع غربی نماد آزادی زن است ولی چه آزادیی؟ آزادی که زن را برده جنسی کند و او را در حد یک کالا و یا وسیله تبلیغات شرکت های مالی کند، عین اسارت است.

 آزادی بی حجابی یعنی نابود کردن بنیان خانواده، فراهم ساختن خیانت زوجین به هم و فاسد کردن دختران پاک.

حداقل اگر دین ندارید عقل سلیم را مبنی بر حفظ سلامت روحی و جنسی خود و جامعه را با رعایت حجاب بپذیرید.

نکته آخر:

زندگی را بر مدار خواست خدا بچرخانید نه مدار نفس و شیطان و شیطان صفتان.

همه ، روزی خواهیم مرد. بیاید با رعایت احکام الهی، پاک از دنیا برویم و پاک محشور شویم.

محمد علی فتحی

یکی از چیزهای که دختران جوان هنگام نهیشان از رابطه با پسران می گویند این است که والدینمان از رفت و آمد و رابطه ما مطلع هستند و با این عبارت تمام مرزهای دینی را در خصوص روابط محرم و نامحرم در می نوردند.

البته برخی از اینان دروغ می گویند ولی عده ای هم راست می گویند.

وقتی با مادر این دختر صحبت می کنیم می گویند که جوان است و یا می گوید برادر ندارد و لذا اجازه دادم که با فلان پسر بگردد.

این کار مادربیشتر به یک جنون و یک خیانت شباهت دارد تا یک دلسوزی.

دلیل این مسأله این است که وی دختر پاک خود را که امانت الهی است و در عنفوان جوانی دارای غریزه جنسی شدید است در دامن شهوت جوانی می اندازد که تقوایش کم و خود نگهداریش در حد پایین است.

بعد از شروع رابطه این جوان ها، عواطف تحریک می شود و اگر این دو در خلوت باشند منجر به لمس و نوازش و در نهایت منجر به زنا می شود.

در گناه این دختر و آلودگی او ،مقصر اصلی مادر وی است که او را به این جایگاه کشانده است.

این دختر دیگر روی خوشی را نخواهد دید و به تجربه رسیده که بعد از این رابطه که منجر به زنا شده، پسر نیز دختر را رها می کند چرا که او را برای همسری و مادری فرزندانش خوش نمی بیند! دقت کنید

اینجا، بیشترین آسیب را دختر می بیند. چرا که اولا سلامتی جنسی خود را از دست داده است و در ثانی سلامتی روحی خود را.

 با چنین دختری دیگر کسی ازدواج نمی کند و اگر این دختر موفق به ازدواج شود، خاطرات رابطه نامشروعش زندگی او را به تلاطم می اندازد که به تبع آن، انواع بیماری روحی و جسمی سراغش خواهد آمد.

به نظر نویسنده مادر این دختر، یکی از بزرگترین ناقض حقوق زنان و بزرگترین خائن محسوب می شود.

در این بین بی تفاوتی پدر خانواده به روابط دخترش، گناهی نابخشودنی است.

توصیه به دختران:

با اجازه مادر مبنی بر داشتن رابطه با پسر نامحرم ،خودتان را بد بخت نکنید بدانید که چنین مادری فردا از شما حمایت نخواهد کرد و روز قیامت بار گناه شما را به دوش نخواهد کشید.

 

در پایان شما را به تدبر در چند روایت دعوت می کنم:

  1. عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: 

مَا مِنْ مَوْلُودٍ یُولَدُ إِلاَّ عَلَى اَلْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ اَللَّذَانِ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِهِ[1].

امام صادق علیه السّلام فرمود: هیچ مولودى نیست مگر آنکه بر فطرت توحید و اسلام متولد مى‌شود، ولى والدینش همان کسانى هستند که او را یهودى و نصرانى و مجوسى می سازند.

  1. رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله:

یا علیُّ فی الزِّنا سِتُّ خِصالٍ :ثلاثٌ مِنها فیالدنیا وثلاثٌ فی الآخِرَةِ ، فأمّا التی فی الدنیا فَیَذهَبُ بالبَهاءِ ، ویُعَجِّلُ الفَناءَ ، ویَقطَعُ الرِّزقَ ، وأمّا التی فی الآخِرَةِ فَسُوءُ الحِسابِ ، وسَخَطُ الرحمنِ ، والخُلُودُ فی النار[2]. 

پیامبر خدا صلى الله علیه و آلهاى على! زنا شش پیامد دارد : سه پیامد در دنیا و سه دیگر در آخرت ؛ پیامدهاى دنیایى اش این است که آبرو را مى برد ، مرگ را شتاب مى بخشد و روزى را مى بُرد؛ و پیامدهاى آخرتش حسابرسى سخت و دقیق ، خشم خداى رحمان، و جاودانگى در آتش است .

خادم اسلام و مسلمین

محمد علی فتحی

 

[1] - من لا یحضره الفقیه , جلد 2 , صفحه 49

[2] - بحار الأنوار : 79/22/15

گاهنانه ندای عصر ویژه  عید فطر متشر شد.

در این گاهنامه به بررسی فلسفه فطریه و احکام ان و نیز میزان فطریه99 طبق نظر 9تن از مراجه عظام پرداخته ایم.

فایل pfd  را دریافت کنید

معاذ بن جبل در حالى نزد که گریان بود پیامبر آمد.حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله فرمود:

 

معاذ!چرا گریه مى‌کنى‌؟گفت:جوانى خوش‌سیما را دیدم که مثل زن کودک مرده گریه مى‌کند و اجازه حضور مى‌خواهد.پیامبر فرمود:او را بیاور. جوان که نزد پیامبر آمد،حضرت پرسید:چرا گریانى‌؟گفت:چگونه گریه نکنم در صورتى‌که گناهانى دارم که اگر خداوند به خاطر برخى از آن گناهان مرا مؤاخذه کند،کیفرم آتش دوزخ است.مطمئنم که خدا مرا مؤاخذه کرده و مرا نخواهد بخشید.


پیامبر فرمود:مگر چیزى را شریک خدا قرار دادى‌؟گفت:به او پناه مى‌برم از این‌که مشرک باشم.فرمود:خون کسى را به ناحق ریختى‌؟گفت:نه.پیامبر فرمود:اگر گناهان تو به اندازه هفت زمین و دریاها و ریگ‌ها و درخت‌ها و همه آفریده‌هاى او باشد،خداوند تو را مى‌بخشد.جوان گفت:گناهم از همه بزرگتر است.


فرمود:اگر به اندازه هفت آسمان و ستارگان و عرش و کرسى باشد:آمرزیده مى‌شوى.گفت:باز هم سنگین‌تر است.
پیامبر خشم‌آلود نگاهش کرد و فرمود:گناهان تو بزرگ‌تر است یا پروردگار تو؟ جوان پیشانى بر خاک سایید و گفت:منزه است خدا.چیزى از او بزرگ‌تر نیست. خدا بزرگ‌تر از هرچیزى است.فرمود:گناه بزرگ را جز خداى بزرگ نمى‌آمرزد.
جوان گفت:نه به خدا،اى پیامبر.سپس جوان ساکت شد.


حضرت فرمود:واى بر تو.حتى یک گناهت را هم نگفتى.گفت:من هفت سال کارم این بود که نبش قبر مى‌کردم و کفن‌شان را درمى‌آوردم.روزى دختر جوانى از انصار را به خاک سپردند و اقوامش بازگشتند.شب که رسید،قبرش را بازکردم و او را بیرون آورده و کفن را از تنش درآوردم.برهنه کنار قبرش انداختم.در حال بازگشت شیطان او را در نظرم جلوه‌گر نمود و مى‌گفت:آیا شکمش و سفیدى‌اش را نمى‌بینى‌؟آیا پاهایش را نمى‌بینى‌؟سپس مرا به وسوسه انداخت.بعد با او نزدیکى کردم و همانگونه رهایش کردم و به راه افتادم،که ناگهان از پشت سرم صدایى آمد:

 

اى جوان!واى بر تو از مالک روز جزا که مرا با تو در محشر گردآورد. همان‌طور که مرا برهنه رها کردى،کفنم را غارت کردى و مرا تا روز قیامت با حال جنابت رها نمودى،واى بر جوانى تو از دوزخ،آن‌گاه جوان گفت:اى پیامبر خدا! گمان ندارم که بوى بهشت به مشام من برسد،مگرنه‌؟پیامبر فرمود:اى تبهکار! از من دور شو که مى‌ترسم به آتش تو من نیز بسوزم.چه‌قدر تو به آتش جهنم نزدیک شدى‌؟پیامبر آن‌قدر با دست اشاره کرد تا این‌که او از نظرش محو شد.


جوان بدکار توشه‌اى از مدینه تهیه کرد و به کوهى از کوهاى مدینه پناه برد و لباس موئى پوشید و هردو دستش را به گردن بست و مشغول دعا و عبادت شد. مى‌گفت:خدایا!تو مرا مى‌شناسى و آگاهى که چه گناهى کردم.آقاى من،خداى من،پشیمانم.توبه کردم و نزد رسولت رفتم.مرا از نزد خود راند و بر وحشتم افزود.از تو به نام و جلال و عظمت تو مى‌خواهم که مرا ناامید برنگردانى و دعاى مرا بیهوده نکنى و از بهشت بى‌نصیبم نگردانى.چهل شب و روز همین‌گونه دعا مى‌کرد تا آنکه حیوانات به حال او گریستند.پس آنان زبان و دست به دعا گشودند.و مى‌گفت:آن‌چه از حاجت خود دانستم گفتم.اگر دعایم را پذیرفتى به پیامبرت وحى کن و اگر مرا نیامرزیده‌اى و مى‌خواهى کیفرم دهى،به زودى در آتشم بیفکن یا در دنیا هلاکم کن و از رسوایى روز قیامت نجاتم بده.


خداوند این آیه را نازل فرمود: وَ اَلَّذِینَ‌ إِذٰا فَعَلُوا فٰاحِشَةً‌ أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ‌ ذَکَرُوا اَللّٰهَ‌ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ‌ یقول خافوا الله فجعلوا التوبه وَ مَنْ‌ یَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ‌ إِلاَّ اَللّٰهُ‌ آنان که چون هرزگى کردند یا به خود ستم روا داشتند،یعنى گناهى بزرگ‌تر از زنا انجام دادند،هرگاه به یاد خدا افتادند و آمرزش خواستند و زود توبه کردند،کیست که گناهان آنان را بیامرزد، مگر خداى عز و جل‌؟(آل عمران/135)اى محمد!بنده‌ام درحالى‌که توبه کرده بود،نزد تو آمد،ولى تو او را طرد کردى،پس او به کجا برود و به کجا قصد کند و از چه‌کسى آمرزش بخواهد؟سپس خدا فرمود:آنانى که در انجام گناه پافشارى نکردند و براى همیشه از گناه خود دست برداشتند،پاداش‌شان از جانب خدا آمرزش است و همچنین بهشت‌هایى که از زیر آن نهرها روان است و در آن جاودانه‌اند.و چه نیکوست پاداش عمل‌کنندگان!


چون پیامبر این آیه را شنید با خوشحالى و تبسم خارج شد و به اصحاب فرمود:چه کسى مرا به جایگاه آن جوان راهنمایى مى‌کند؟معاذ گفت:اى رسول خدا!به من گفته‌اند که در فلان مکان است.پیامبر صلّى اللّه علیه و آله همراه اصحاب به راه افتادند.او را در میان دو سنگ بزرگ با دست‌هایى به گردن بسته و روسیاه و مژه‌ها که از گریه بسیار ریخته بود یافتند که مى‌گفت:اى آقاى من،مرا خوش‌چهره آفریدى.کاش مى‌دانستم که مى‌خواهى مرا در آتش خود بسوزانى یا در پناه خود جاى دهى.

خدایا!از تو نیکى و نعمت بسیار دیدم.اى کاش خبر داشتم که سرانجام من آتش جهنم است یا بهشت‌؟

خدایا!خطاى من از آسمانها و زمین و حتى از کرسى و عرش بزرگ تو بزرگتر است.

کاش مى‌دانستم که مرا مى‌آمرزى یا در رستاخیز رسوا مى‌کنى‌؟

پس این جمله‌ها را مى‌گفت و اشک مى‌ریخت و خاک بر سر مى‌ریخت.درندگان،دور او را گرفته بودند و پرندگان بالاى سر او پرواز مى‌کردند و از شدت گریۀ او به گریه افتاده بودند.

 

پیامبر نزدیک رفت و دست از گردن او باز کرد و خاک از سرش گرفت و فرمود:اى بهلول!به تو مژده مى‌دهم که خداوند تو را از آتش دوزخ رهانید.آن‌گاه به یاران فرمود:

گناهان خود را چنین جبران سازید که بهلول جبران کرد.پس از آن،حضرت آیه‌اى که نازل شده بود،براى جوان خواند و مژدۀ بهشت را به او داد.


منبع: الأمالی (للصدوق) / ترجمه هدایتی ;  ج ۱  ص ۸۱

امام صادق علیه السلام:

▫️ من عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعرِفَتِها فَقَد أدرَکَ لَیلَةَ القَدرِ .

امام صادق علیه السلام:

▫️ هر که #فاطمه را، آن گونه که سزاوار است، بشناسد، بى تردید #شب_قدر را درک کرده است.
 
📚 بحار، ج ۴۳، ص ۶۵.

👌 نکته:

هرکه فاطمی تر ، شب قدرش عالی تر.
 

 

عن رسول الله صلی الله علیه و آله :

 ▫️ فی أوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ تُغَلُّ المَرَدَةُ مِنَ الشَّیاطینِ ، ویُغفَرُ فی کُلِّ لَیلَةٍ سَبعینَ ألفا ، فَإِذا کانَ فی لَیلَةِ القَدرِ غَفَرَ اللّه ُ بِمِثلِ ما غَفَرَ فی رَجَبٍ وشَعبانَ وشَهرِ رَمَضانَ إلى ذلِکَ الیَومِ إلاّ رَجُلٌ بَینَهُ وبَینَ أخیهِ شَحناءُ، فَیَقولُ اللّه ُ عز و جل :أنظِروا هؤُلاءِ حَتّى یَصطَلِحوا . 

رسول خدا صلی الله علیه و آله :

 ▫️ شب اوّل ماه رمضان ، شیطان هاى سرکش به بند کشیده مى شوند و هر شب ، هفتاد هزار تن آمرزیده مى گردند ، و چون شب قدر فرا رسد ، خداوند به اندازه آنچه در ماه رجب و شعبان و رمضان تا آن روز آمرزیده است ، [بندگان] را مى آمرزد ، مگر آن که میان کسى و برادرش کینه اى باشد که در این صورت ، خداوند عز و جلمى فرماید : [آمرزش] اینان را عقب بیندازید ، تا آشتى کنند .

 📚دوستی در قرآن و حدیث >حدیث شماره : 1100145 

👌نکته:

آنکه دیگران را نبخشاید و از او نگذرد و کینه داشته باشد، قلبش محل تجلی #عفو و #غفاریت و #حنانیت (مهربانی) نیست.
قلبش ظلمات است. 
دل ظلمانی پذیرای نور الله و الطاف او نیست.
چنین شخصی خود را محروم کرده و الا فیض مدام است و سرازیر و از ناحیه ربوبی بخلی نیست. 

#نکات_توحیدی

امیر المؤمنین علیه السلام: 

سبق فی العلوّ فلا شیء أعلی منه.

ترجمه: 

در والایی پیشی گرفت و چیزی برتر از او نیست.

📚تمام نهج البلاغه - اشارة - مجلد ۱، صفحه ۳۵۰
----------
👌نکات:

۱. منظور از #علو برتری کلی و بدون حد و حصر بر غیر ( ما سوی الله)است.

۲. سبقت در #علو هم به اول بودن ذات او بر می گردد که پیش از ذاتش هیچ اولی نبوده و ابتدائیتی هم نمی توان بر او تصور کرد. 

۳. وقتی ذات احدیت را اول دانستیم تمام #صفات_کمالیه_ذاتیه همچون علم، قدرت و حیات و سایر صفات را هم اول بر او اول خواهیم دانست. 

۴. ذات باری تعالی به دلیل آنکه #خالق و #بدیع موجودات ممکن است، بر همه آنها برتری دارد. هرچه ما سوی الله باشد محکوم به #عجز و #فقر اند و هرچه دارند از آن #ذات_یگانه دارند.
 
۵. وقتی عبد فهمید که خدای عزوجل اعلی هست، دیگر در محضرش بی ادبی و نافرمانی نمی کند و #استکبار نورزیده و خود را در برابر ذات #احدیت حقیر می داند. در این لحظه فرد به مقامات #خاشعین می رسد.  

✍️ محمد علی فتحی
 

#سؤال_کاربران

کسی که باید برای کفاره یک روز شصت فقیر را طعام بدهد، می تواند آن را به یک نفر دهد؟

جواب:

مسأله ۱۶۸۶: کسی که باید برای کفاره یک روز شصت فقیر را طعام بدهد اگر به شصت فقیر دسترسی دارد نباید (۱) به هر کدام از آنها بیشتر از یک مد که تقریباً ده سیر است طعام بدهد، یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نماید (۲)، ولی (چنانچه انسان اطمینان داشته باشد که فقیر طعام را به عیالات خود می‌دهد یا به آنها می‌خوراند (۳) ) می‌تواند برای هر یک از عیالات فقیر اگر چه صغیر باشند یک مد به آن فقیر بدهد. 

🔰اختلاف فتوا👇:

▫️(۱) (#خوئی، #تبریزی: ) نمی تواند.. این مسأله در رساله آیت اللّه #بهجت نیست.
▫️ (۲) (#خوئی، #تبریزی: ) و زیادی را از کفاره حساب نماید.. 

▫️(#مکارم: ) کسی که برای کفاره روزه، اطعام شصت فقیر را انتخاب کرده باید به هر کدام، یک مُد طعام (تقریباً (۷۵۰) گرم) بدهد و نمی تواند چند مد را به یک نفر بدهد، مگر این که دسترسی به شصت فقیر پیدا نکند.

▫️(#فاضل: ) ولی چنانچه فقیر دارای عائله باشد انسان می‌تواند برای هر یک از عیالات فقیر اگر چه صغیر باشند یک مد به آن فقیر بدهند بلی اگر فرزندان او صغیر باشند سهم او و بچه‌ها را یک جا تحویل دهد. 

▫️(۳) [قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: گلپایگانی، خوئی، تبریزی و صافی نیست ] (#زنجانی: ) مسأله کسی که برای کفّاره یک روز، شصت فقیر را طعام می‌دهد نمی تواند همان مقدار را بین کمتر از شصت نفر تقسیم کند؛ ولی می‌تواند برای هر یک از عیالات ِ فقیر، اگر چه صغیر باشند، یک مد دیگر به آن فقیر بدهد. 

▫️(#سیستانی: ) مسأله کسی که باید برای کفاره یک روز شصت فقیر را طعام بدهد، اگر به تمام شصت نفر دسترسی دارد نمی تواند عدد را کم کند ولی همان مقدار کفاره بدهد مثلًا به سی نفر هر کدام دو مُد طعام بدهد و به آن اکتفا کند، ولی می‌تواند برای هر فرد از عیال فقیر اگر چه صغیر باشند یک مُد به آن فقیر بدهد، و فقیر به وکالت از عائله یا ولایت بر آنها اگر صغیر باشند قبول نماید و اگر نتواند شصت نفر فقیر را پیدا کند و مثلًا فقط سی نفر را پیدا کند می‌تواند به هر کدام دو مُد طعام بدهد ولی بنا بر احتیاط واجب هر گاه تمکن پیدا کرد به سی نفر فقیر دیگر نیز یک مُد بدهد.

📚توضیح المسایل مراجع مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید

#دفتر_پاسخگویی_به_سؤالات_شرعی_فتحی 
#۰۹۳۸۲۴۴۱۸۷۹ 
#۰۹۱۹۲۶۵۵۸۶۶ 

#سؤال_کاربران 

آیا پایانی ( از نظر بودن و هستی ) برای دنیای مادی قابل تصور است ؟
یعنی آیا می شود که ماده تماما و کاملا، نیست بشود ؟ یعنی دیگه چیزی تحت عنوان ماده موجود نباشه ؟

جواب:

امکان عقلی دارد و در عالم خارج از ذهن نیز می تواند اتفاق بیفتد. 
تحقق آن به اراده خدای یگانه است. 
البته هرچه ما سوی الله باشد غایت و انتها دارد. چون وجودشان ممکن است و موجودات ممکن، ازلی و ابدی نیستند.
تنها موجودی که ازلی و ابدی است و هرگز فنا نمی پذیرد ذات خدای یگانه است. 

#دفتر_پاسخگویی_به_سؤالات_شرعی_فتحی 
#۰۹۳۸۲۴۴۱۸۷۹ 
#۰۹۱۹۲۶۵۵۸۶۶